اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 180
تهى بودن جوهر هيولانى نفس را بر پرى، و لاغرى آنرا به فربهى، و
استعدادهاى ذاتى آنرا به فعليّت مىرساند و هرگز كندن جامهاى از اعراض را از
اندام نفس و پوشاندن اعراضى ديگر بر آن، مصداق واقعى استكمال نمىشمارد؛ مگر
اينكه تغييرات عرضى حكايت از تغييرات نهادى و ديگرگونى بنيادى كند و اين، چيزى جز
حركت جوهرى و خبر دادن از ذات درون پوى نفس و نهاد ناآرام و متغيّر و تكامل طلب
آن، نبوده و نيست.
شيخ الرئيس كه خود، نظريّه استكمال را به عنوان قسيم استحاله [1] مطرح كرده است، چگونه مىتواند بدون
پذيرش نظريّه حركت جوهرى، توجيهگر آن باشد؟
2. تركيب
هرگاه دو چيز با هم جمع شوند، تركيب، تحقّق مىيابد. اجتماع دو يا
چند چيز گاهى به گونهاى است كه ميان آنها جذب و انجذاب صورت مىگيرد و در نتيجه،
شىء جديدى پديد مىآيد كه از نظر خاصيّت با اجزاى خود، اختلاف دارند. چنانكه از
اجتماع اكسيژن و هيدروژن، آب پديد مىآيد و گاهى به گونهاى است كه نه ميان آنها
جذب و انجذابى صورت مىگيرد و نه از اجتماع آنها خاصيّت جديدى پديد مىآيد؛ مانند
اجتماع افراد يك خانواده يا يك كلاس يا يك حزب.
در صورت اوّل، تركيب اجزا و آحاد را تركيب حقيقى و در صورت دوم،
تركيب اعتبارى مىناميم.
اين دو قسم به لحاظ ثبوت و اثبات، با هم فرق دارند. در تركيب حقيقى،
ثبوتا ميان اجزا، جذب و انجذاب است و اثباتا خاصيّت جديد پديد مىآيد؛ ولى در
تركيب اعتبارى، نه ثبوتا جذب و انجذابى وجود دارد و نه اثباتا خاصيّتى جديد، غير
از خاصيّت اجزا تحقّق پيدا مىكند.
[1] . شفا، «الهيّات»، چاپ مصر، مقاله 8، فصل 1، ص 329.
اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 180