responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : شرح الإشارات و التنبيهات المؤلف : الرازي، فخر الدين    الجزء : 0  صفحة : 48

در عين حال فقط يك فيلسوف شارح نبوده و پيروى او كوركورانه و تعصّب‌آميز نيست. بلكه او در بعضى موارد و به ويژه در مباحث الهى كوشيده است در ساختار تفكّر مشّائى نوآورى كند و به كمك آراء افلاطونى و به خصوص عناصر عرفانى و اشراقى فلسفه نو افلاطونى و از همه بالاتر به مدد جهان‌بينى اسلامى نظام فلسفى نوينى بنياد نهد كه اين نوآوريها و آميزه‌هاى غير ارسطوئى در كتاب «اشارات» بهتر مشهود است.

به بعضى از اصول تفكّر او در مباحث هستى‌شناسى، خداشناسى و جهان‌شناسى اشاره مى‌كنيم:

از آنجا كه موضوع فلسفه «موجود بما هو موجود» است هميشه مسأله «هستى» در تفكّر فلسفى از اهميّت ويژه‌اى برخوردار بوده است. ابن سينا هستى‌شناسى خود را از مفهوم «وجود» آغاز مى‌كند. وجود و موجود از بديهى‌ترين مفاهيمى هستند كه درباره آنها هيچ توضيحى جز شرح الاسم نمى‌توان داد، و مفهومى اعمّ از محسوس است و نه آن گونه كه بعضى از مردمان توهّم كرده‌اند مساوى با آن‌ [1].

مفهوم وجود با آن كه مشترك معنوى است و بر همه موجودات به يك معنى صدق مى‌كند امّا در عين حال مفهومى مشكّك است كه صدق آن بر افرادش به كمى و زيادى و شدّت و ضعف است‌ [2].

امّا مسأله مهمترى كه در نظام هستى‌شناسى فارابى و ابن سينا نقش محورى دارد مسأله تمايز ميان وجود و ماهيّت است. از جمله دلايلى كه او بر تمايز وجود از ماهيّت در ذهن مى‌آورد اين است كه گاهى هستى چيزى بر ما معلوم است امّا نمى‌دانيم كه چيست؟ مثل آن كه در وجود حيات شكّ نداريم امّا ماهيّت و حقيقت آن بر ما مجهول است. و گاهى بر عكس ماهيّت چيزى بر ما معلوم است و مى‌دانيم كه چيست امّا نمى‌دانيم كه آيا هست يا نه؟ مثل آن كه مى‌دانيم مثلّث از خط و سطح است و معناى آن را در مى‌يابيم امّا نمى‌دانيم كه آيا در خارج وجود مستقل و واقعى دارد يا نه؟ پس از آنجا كه «معلوم غير از نامعلوم است» آشكار مى‌گردد كه وجود غير از ماهيّت است. [3]

او علاوه بر تمايز وجود از ماهيّت به مسأله عروض وجود بر ماهيّت در ذهن نيز توجّه كرده و مى‌گويد: «امّا هستى، ماهيّت چيزى و جزئى از ماهيّت چيزى نيست، يعنى چيزهائى كه داراى ماهيّتند هستى داخل در مفهوم آنها نيست، بلكه عارض بر آنها است.» [4] امّا درباره اين كه آيا در جهان خارج هم وجود عارض بر ماهيّت است يا نه؟ و اگر نه پس در خارج اصالت با وجود است يا با ماهيّت؟ بحث مستقلّى‌


[1] - «شفاء»؛ الهيّات؛ مصر 1960 م؛ ج 1، ص 29؛ و همين كتاب، ص 336.

[2] - «شفاء»؛ منطق؛ مقولات؛ مصر 1958 م.؛ ص 10.

[3] - همين كتاب؛ ص 342.

[4] - همين كتاب؛ ص 377.

اسم الکتاب : شرح الإشارات و التنبيهات المؤلف : الرازي، فخر الدين    الجزء : 0  صفحة : 48
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست