اسم الکتاب : شرح الإشارات و التنبيهات المؤلف : الرازي، فخر الدين الجزء : 0 صفحة : 46
است. او چنانكه در مقدّمه كتاب «شفاء» متذكّر شده است در مسائل عملى
داراى آراء و استنباطهاى مخصوص به خود بوده كه براى پرهيز از مخالفت جمهور فلاسفه
مشّاء و شقّ عصاى ايشان از اظهار آنها در آن كتاب خوددارى كرده و جويندگان را به
كتاب «فلسفه مشرقيّه» خود حواله داده است. [1]
او در مقدّمه رساله مختصرى كه با عنوان «منطق المشرقيّين» منتشر شده،
و احتمالا بخش آغازين كتاب «حكمة المشرقيّة» او مىباشد، نيز ضمن تأكيد بر مطلب
فوق و انتقاد از متفلسفان دلباخته به فلسفه يونانى كه هيچ ابداع و نوآورى را بر
نمىتابابند و آن را جز بدعت و ضلالت نمىپندارند، مىگويد: هدف او از تأليف اين
كتاب آن بوده كه مىخواسته در رسالهاى «امّهات علم حقيقى» را گردآورده آن هم به
گونهاى كه دست هيچ كس به دامن اسرار آن نرسد جز به قول او: «خود او و كسانى كه
شبيه او هستند» [2].
ليكن به درستى معلوم نيست كه آيا وى به تأليف اين كتاب موفق شده يا
آن كه اشتغالات و گرفتاريهاى سياسى و مرگ زودرس مهلت اتمام اين كار را به او نداده
است؟ ولى اگر هم ايشان به تصنيف كامل اين اثر توفيق يافته باشد و آنچه با عنوان
«منطق المشرقيّين» منتشر شده بخش باقيمانده اثر «حكمة المشرقيّة» او باشد، چنانكه
نامى كه ناشر هم براى آن برگزيده گوياى آن است كه اين كتاب فقط مشتمل بر مباحث
منطقى بوده و نسخههاى موجود از آن فاقد بخش فلسفه است.
امّا در ميان آثار موجود از وى شايد كتاب «الإشارات و التنبيهات» كه
پختهترين و احتمالا متأخّرترين تأليف جامع فلسفى اوست، بتواند تا حدودى ما را با
«فلسفه مشرقيّه» مورد نظر او آشنا سازد.
او در اين كتاب از يك سو در جهت هماهنگ كردن مبانى فلسفه مشّائى با
اصول و قواعد دينى و تأسيس نظام فلسفى هماهنگ با جهانبينى اسلامى، و از سوى ديگر
در جهت نزديك كردن فلسفه به عرفان و تبيين اصول و مبانى عرفانى با دلايل و براهين
فلسفى تلاش و مجاهدت بسيارى به خرج داده است كه تلاشهاى او گاهى به نوآوريهائى در
ساختار تفكّر مشّائى، و خلق آراء و براهين جديد به ويژه در مباحث ربوبى، و اختصاص
سه نمط آخر اين كتاب به مباحث عرفانى منجر شده است. تحوّلات و نوآوريهايى كه براى
عامّه خوانندگانى كه شيفته فلسفه مشّائى بوده و به آن تعصّب مىورزيدهاند قابل
تحمّل نبوده، و شايد يكى از عواملى كه ابن سينا را بر آن داشته كه مطالب اين كتاب
را به صورت رمز و اشاره بيان نمايد و درباره اين كتاب به طور بىسابقهاى سفارش به
امساك و ضنّت (- بخل ورزيدن) كند همين باشد كه او مىخواسته مباحث فلسفى و مطالب
عرفانى كه در اين كتاب بيان كرده از دسترس ايشان دور نگه دارد. او