اسم الکتاب : ترجمة رساله اضحوية المؤلف : ابن سينا الجزء : 1 صفحة : 149
و ابد را معنى آن باشد كه اگر همه عالم پر از گاورس كنند و مرغى را
بفرمايند كه به هر هزار سال يك دانه گاورس برگيرد، آن گاورس برسد [1] و از ابد هيچ كم نشود. پس چندين مدت
عذاب- اگر روحانى بود و اگر جسمانى بود و اگر خيالى بود- چگونه توان كشيد و عمر
دنيا را در جنب آن چه قدر باشد؟ هيچ عاقلى نباشد كه اندر اين انديشهاى تمام كند
كه نداند راه احتياط رفتن و حذر كردن از چنين خطرى عظيم واجب بود، اگرچه با رنج
بود، و اگرچه با گمان بود؛ كه خلق براى بازرگانى در دريا نشينند و سفرهاى دراز
كنند و رنجهاى بسيار كشند- همه- به گمان مىكشند. اگر اين، مرد را يقين نيست، آخر
گمانى ضعيف هست: پس اگر بر خويشتن شفقت برد، به احتمال اين فراگيرد.
و براى اين بود كه امير المؤمنين على (رض) با ملحدى مناظره مىكرد،
گفت: «اگر چنان است كه تو مىگويى، هم تو رستى و هم ما. و اگر چنان است كه ما
مىگوييم، ما رستيم و تو افتادى و در عذاب ابدى بماندى.» و اين سخن كه امير
المؤمنين على (رض) گفته است، بر مقدار ضعف عقل آن ملحد گفته است نه بدان كه وى در
اعتقاد خويش به شك بود، و لكن دانست كه آنچه راه يقين است فهم آن ملحد احتمال نكند [2].
پس بدين بشناسى كه هر كه در دنيا جز به زاد آخرت مشغول است، به غايت
احمق است؛ و سبب آن غفلت است و انديشه ناكردن: كه شهوات دنيا خود ايشان را چندان
فرو مىنگذارد كه اندر اين انديشه كنند؛ و گر نه، آن كس كه به يقين مىداند و آن
كس كه به گمان غالب مىداند و آن كس كه گمان ضعيف مىبرد- بر همه- واجب باشد، به
حكم عقل، كه از آن خطر عظيم حذر كنند و راه ايمنى و احتياط گيرند. و السّلام. تمام
شد سخن در معرفت آخرت.