responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : ترجمة رساله اضحوية المؤلف : ابن سينا    الجزء : 1  صفحة : 148

مرگ- نه روحانى و نه جسمانى»، اين كس را مزاج تباه شده باشد و از وى نوميد بايد شد، كه وى از آن قوم است كه ايزد- تعالى- در حقّ ايشان گفت: وَ إِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدى‌ فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذاً أَبَداً [1]. و اگر گويد: «محال بودن اين مرا ضرورى نيست- كه اين ممكن است و لكن بعيد است- و چون اين حال مرا به حقيقت معلوم نيست، به گمانى ضعيف چرا خويشتن همه عمر در حجر تقوى كنم و از لذت بازايستم»، با وى گوييم كه «اكنون كه بدين مقدار اقرار دادى بر تو واجب شد به حكم عقل كه راه شرع فراپيش گيرى، كه خطر چون عظيم بود به گمان ضعيف، از وى بگريزند. چه اگر تو قصد طعامى كنى كه بخورى و كسى گويد «مارى دهان فرا اين طعام كرده است» تو دست بازكشى، اگرچه گمان آن بود كه وى دروغ مى‌گويد و براى آن مى‌گويد تا وى بخورد، و لكن چون ممكن بود كه راست گويد، با خويشتن گويى: «اگر نخورم رنج اين گرسنگى سهل است، و اگر بخورم نبايد [2] كه وى راست مى‌گويد، و من هلاك شوم.» و همچنين اگر بيمار شوى و در خطر باشى، و تعويذشناسى گويد: «يك درم سيم بده تا تو را تعويذى كنم بر كاغذى و نقشى بر آن كاغذ كنم كه تو بهتر شوى»، هر چند كه ظنّ غالب تو آن بود كه نقش با تندرستى هيچ تعلّق ندارد، و لكن گويى: «باشد كه راست مى‌گويد، و به ترك يك درم بگفتن سهل است.» و اگر منجّم گويد تو را كه «چون ماه به فلان جاى رسد، فلان داروى تلخ بخور تا بهتر شوى» آن رنج بكشى به قول وى، گويى: «باشد كه راست مى‌گويد، و اگر دروغ مى‌گويد آن رنج سهل است.،» پس نزديك هيچ عاقل قول صد و بيست و چهار هزار پيغامبر و اتفاق جمله بزرگان عالم، چون اوليا و حكما، كمتر از قول منجّمى و تعويذ نويسى و طبيبى ترسا نباشد كه به قول وى رنج اندك بر خويشتن نهد تا از آن رنج كه عظيمتر بود برهد، و باشد كه خلاصى يابد. و رنج و زيان كه اندك گردد به اضافت‌ [3] گردد: چون كسى كه حساب برگيرد كه عمر دنيا چند است و از ابد كه آن را اول نيست و به نسبت با ازل كه آن را آخر نيست چند يك است، داند كه اين رنج كشيدن اندك باشد در جنب آن خطر عظيم؛ كه‌ [4] با خويشتن گويد كه «اگر ايشان راست مى‌گويند و من اندر چنان عذابى بمانم چه كنم، و مرا اين راحت دنيا- كه روزى چند است كه بگذشته باشد- چه سود كند؟ و ممكن باشد كه راست مى‌گويند.»


[1] . (قرآن، 18/ 57)، و اگر ايشان را با راست راهى خوانى، راه نيابند ايشان هرگز.

[2] . نبايد ...، مبادا، نكند ...

[3] . به اضافت، به طور نسبى.

[4] . كه، زيرا كه.

اسم الکتاب : ترجمة رساله اضحوية المؤلف : ابن سينا    الجزء : 1  صفحة : 148
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست