responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : توضيح المسائل (فارسي) المؤلف : خوئی، سيد ابوالقاسم    الجزء : 1  صفحة : 327

(مسألة 2601 ) - اگر بعضى از چهار رگ را ببرند و صبر كنند تا حيوان بميرد، بعد بقيه را ببرند، فايده ندارد اما درصورتى كه چهار رگ را پيش از جان دادن حيوان ببرند ولى به طور معمول پشت سرهم نباشد، آن حيوان پاك و حلال است اگرچه احتياط مستحب آن است كه پشت سرهم ببرند.
(مسألة 2602 ) - اگر گرگ گلوى گوسفند را به طورى بكند كه از چهار رگى كه در گردن است و بايد بريده شود چيزى نماند، آن گوسفند حرام مى‌شود، ولى اگر مقدارى از گردن را بكند و چهار رگ باقى باشد، يا جاى ديگرى بدن را بكند، در صورتى كه گوسفند زنده باشد، و به‌دستورى كه گفته مى‌شود سر آن را ببرند، حلال و پاك مى‌باشد.

شرايط سر بريدن حيوان
(مسألة 2603 ) - سر بريدن حيوان چند شرط دارد:
« اول »: كسى كه سر حيوان را مى‌برد چه مرد باشد چه زن، بايد مسلمان باشد و بچه مسلمان هم اگر مميز باشد يعنى خوب و بد را بفهمد، مى‌تواند سر حيوان را ببرد و اما كسى كه از كفار يا از فرقه‌هائى است كه در حكم كفارند مانند غلات و خوارج و نواصب نمى‌توانند سر حيوان را ببرند.
« دوم »: سر حيوان را با چيزى ببرند كه از آهن باشد، ولى چنان‌چه آهن پيدا نشود و طورى باشد كه اگر سر حيوان را نبرند مى‌ميرد، يا ضرورتى مقتضى سربريدنش شود، با چيز تيزى كه چهار رگ آن را جدا كند مانند شيشه و سنگ تيز، مى‌شود سر آن را بريد.
« سوم »: در موقع سر بريدن، صورت و دست و پا و شكم حيوان رو به قبله باشد و كسى كه مى‌داند بايد رو به قبله سر ببرد، اگر عمداً حيوان را رو به قبله نكند، حيوان حرام مى‌شود، ولى اگر فراموش كند، يا مسأله را نداند، يا قبله را اشتباه كند، يا نداند قبله كدام طرف است، يا نتواند حيوان را رو به قبله كند، اشكال ندارد. و احتياط مستحب آن است كه برندة سر (كشنده - ذابح) نيز رو به قبله باشد.
« چهارم »: وقتى مى‌خواهد سر حيوان را ببرد يا كارد به گلويش بگذارد به نيت سر بريدن، نام خدا را ببرد و همين قدر كه بگويد: بسم الله كافى است واگر بدون قصد سر بريدن، نام خدا را ببرد، آن حيوان پاك نمى‌شود و گوشت آن هم حرام است، ولى اگر از روى فراموشى نام خدا را نبرد، اشكال ندارد.
« پنجم »: حيوان بعد از سر بريدن حركتى بكند، اگرچه مثلاً چشم يا دم خود را حركت دهد، يا پاى خود را به زمين زند و اين حكم درصورتى است كه زنده بودن حيوان در حال ذبح مشكوك باشد والا لزومى ندارد و نيز واجب است كه به اندازة معمول آن حيوان خون از بدنش بيرون آيد.
« ششم »: آن‌كه بنابر احتياط واجب سر حيوان را در غير پرندگان پيش از بيرون آمدن روح از بدنش جدا نكنند بلكه خود اين كار فى‌النفسه حتى در پرندگان محل اشكال است بلى اگر از روى غفلت يا به جهت تيزى چاقو سر جدا شود اشكالى

اسم الکتاب : توضيح المسائل (فارسي) المؤلف : خوئی، سيد ابوالقاسم    الجزء : 1  صفحة : 327
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست