responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : توضيح المسائل (فارسي) المؤلف : خوئی، سيد ابوالقاسم    الجزء : 1  صفحة : 295


احكام وديعه (امانت)
(مسألة 2336 ) - اگر انسان مال خود را به كسى بدهد و بگويد نزد تو امانت باشد و او هم قبول كند، يا بدون اين كه حرفى بزنند صاحب مال بفهماند كه مال را براى نگهدارى به او مى‌دهد و او هم به قصد نگهدارى كردن بگيرد، بايد به احكام وديعه و امانتدارى كه بعداً گفته مى‌شود عمل نمايد.
(مسألة 2337 ) - امانت‌دارى و كسى كه مال را امانت مى‌گذارد بايد هر دو عاقل باشند پس اگر انسان مالى را پيش ديوانه امانت بگذارد، يا ديوانه مالى را پيش كسى امانت بگذارد صحيح نيست. ولى جائز است بچة مميز با اذن ولىّ مالش را نزد كسى امانت بگذارد و همچنين جائز است مال ديگرى را با اذنش نزد كسى امانت بگذارد و امانت گذاشتن نزد بچه مميز عيبى ندارد اگرچه ولىّ اجازه نداده باشد.
(مسألة 2338 ) - اگر از بچه‌اى چيزى را بدون اذن صاحبش به طور امانت قبول كند، بايد آن را به صاحبش بدهد و اگر آن چيز مال خود بچه است و ولى در امانت گذاشتن بچه اجازه نداده باشد لازم است آن مال را به ولى او برساند و چنان‌چه مال به آنان كوتاهى كند و تلف شود، بايد عوض آن را بدهد و همچنين است حال اگر امانت گذار ديوانه باشد.
(مسألة 2339 ) - كسى كه نمى‌تواند امانت را نگهدارى نمايد، درصورتى كه امانت‌گذار ملتفت حال او نباشد بنابر احتياط واجب بايد قبول نكند.
(مسألة 2340 ) - اگر انسان به صاحب مال بفهماند كه براى نگهدارى مال او حاضر نيست ، چنان‌چه او مال را بگذارد و برود و آن مال تلف شود، كسى كه امانت را قبول نكرده ضامن نيست، ولى احتياط مستحب آن است كه اگر ممكن باشد آن را نگهدارى نمايد.
(مسألة 2341 ) - كسى كه چيزى را امانت مى‌گذارد، هر وقت بخواهد مى‌تواند آن را پس بگيرد، و كسى هم كه امانت را قبول مى‌كند، هر وقت بخواهد مى‌تواند آن را به صاحبش برگرداند.
(مسألة 2342 ) - اگر انسان از نگهدارى امانت منصرف شود و وديعه را به هم بزند، بايد هر چه زودتر مال را به صاحب آن يا وكيل يا ولىّ صاحبش برساند يا به آنان خبر دهد كه به نگهدارى حاضر نيست و اگر بدون عذر، مال را به آنان نرساند و خبر هم ندهد، چنان‌چه مال تلف شود بايد عوض آن را بدهد.
(مسألة 2343 ) - كسى كه امانت را قبول مى‌كند، اگر براى آن، جاى مناسبى ندارد، بايد جاى مناسب تهيه نمايد و طورى آن را نگهدارى كند كه مردم نگويند در نگهدارى آن كوتاهى نموده است و اگر در جايى كه مناسب نيست بگذارد و تلف شود، بايد عوض آن را بدهد.
(مسألة 2344 ) - كسى كه امانت را قبول مى‌كند، اگر در نگهدارى آن كوتاهى نكند و تعدى -يعنى زياده‌روى- هم ننمايد و اتفاقاً آن مال تلف شود ضامن نيست ولى اگر آن را در جايى بگذارد كه مأمون از آن نباشد كه ظالمى بفهمد و آن را ببرد، چنان‌چه تلف شود بايد عوض آن را به صاحبش بدهد.
(مسألة 2345 ) - اگر صاحب مال براى نگهدارى مال خود جايى را معين كند و به كسى كه امانت را قبول كرده بگويد كه بايد مال را در اين جا حفظ كنى و اگر احتمال هم بدهى كه از بين برود، نبايد آن را به‌جاى ديگرى ببرى، و اگر به‌جاى ديگر ببرد و تلف شود ضامن است.
(مسألة 2346 ) - اگر صاحب مال براى نگهدارى مال خود جايى را معين كند و به كسى كه امانت را قبول كرده بداند آن محل در نظر صاحب مال خصوصيتى نداشته بلكه يكى از موارد حفظ آن بوده، مى‌تواند آن را به‌جاى ديگرى كه مال در آنجا محفوظتر يا مثل محل اولى است ببرد و چنان‌چه مال در آنجا تلف شود ضامن نيست.
(مسألة 2347 ) - اگر صاحب مال ديوانه شود، كسى كه امانت را قبول كرده بايد فوراً امانت را به ولى او برساند، و يا به ولى او خبر دهد و اگر بدون عذر شرعى مال را به ولى او ندهد و از خبر دادن هم كوتاهى كند و مال تلف شود، بايد عوض آن را بدهد.
(مسألة 2348 ) - اگر صاحب مال بميرد، امانت‌دار بايد مال را به وارث او برساند، يا به وارث او خبر دهد، و چنان‌چه مال را به وارث او ندهد و از خبر دادن هم كوتاهى كند و مال تلف شود ضامن است، ولى اگر براى آن كه مى‌خواهد بفهمد كسى كه مى‌گويد من وارث ميتم راست مى‌گويد يا نه، يا ميت وارث ديگرى دارد يا نه، مال را ندهد و از خبر دادن هم كوتاهى كند و مال تلف شود ضامن نيست.
(مسألة 2349 ) - اگر صاحب مال بميرد و چند وارث داشته باشد، كسى كه امانت را قبول كرده بايد مال را به هم ورثه بدهد، يا به كسى بدهد كه هم آنان گرفتن مال را به او واگذار كرده‌اند، پس اگر بدون اجاز ديگران تمام مال را به يكى از ورثه بدهد ضامن سهم ديگران است.
(مسألة 2350 ) - اگر كسى كه امانت را قبول كرده بميرد، يا ديوانه شود، وارث يا ولىّ او بايد هر چه زودتر به صاحب مال اطلاع دهد يا امانت را به او برساند.

اسم الکتاب : توضيح المسائل (فارسي) المؤلف : خوئی، سيد ابوالقاسم    الجزء : 1  صفحة : 295
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست