responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : توضيح المسائل (فارسي) المؤلف : خوئی، سيد ابوالقاسم    الجزء : 1  صفحة : 282


احكام جعاله
(مسألة 2226 ) - جعاله آن است كه انسان قرار بگذارد در مقابل كارى كه براى او انجام مى‌دهند مال معينى بدهد مثلاً بگويد هر كس گمشدة مرا پيدا كند، ده تومان به او مى‌دهم و به كسى كه اين قرار را مى‌گذارد «جاعل» و به كسى كه كار را انجام مى‌دهد «عامل» مى‌گويند. و فرق بين جعاله و اجاره اين است كه در اجاره بعد از خواندن صيغه، اجير بايد عمل را انجام دهد و كسى هم كه او را اجير كرده اجرت را به او بدهكار مى‌شود، ولى در جعاله اگرچه عامل شخص معين باشد مى‌تواند مشغول عمل نشود، و تا عمل را انجام ندهد جاعل بدهكار نمى‌شود.
(مسألة 2227 ) - جاعل بايد بالغ و عاقل باشد و از روى قصد و اختيار قرارداد كند و شرعاً بتواند در مال خود تصرّف نمايد، بنابراين جعالة آدم سفيه -كسى كه مال خود را در كارهاى بيهوده مصرف مى‌كند- صحيح نيست.
(مسألة 2228 ) - كارى را كه «جاعل» مى‌گويد براى او انجام دهند، بايد حرام يا بى‌فائده يا از واجباتى كه شرعاً لازم است مجاناً آورده شود نباشد پس اگر بگويد هر كس شراب بخورد يا در شب به‌جاى تاريكى برود يا نماز واجب خود را بخواند ده تومان به او مى‌دهم «جعاله» صحيح نيست.
(مسألة 2229 ) - اگر مالى را كه قرار مى‌گذارد بدهد معين كند مثلاً بگويد هر كس اسب مرا پيدا كند اين گندم را به او مى‌دهم لازم نيست بگويد آن گندم مال كجاست و قيمت آن چيست. ولى اگر مال را معين نكند مثلاً بگويد: كسى كه اسب مرا پيدا كند ده من گندم به او مى‌دهم، بايد خصوصيات آن را كاملاً معين نمايد.
(مسألة 2230 ) - اگر «جاعل» مزد معينى براى كار قرار ندهد، مثلاً بگويد: هر كس بچ مرا پيدا كند پولى به او مى‌دهم و مقدار آن را معين نكند چنان‌چه كسى آن عمل را انجام دهد، بايد مزد او را به مقدارى كه كار او در نظر مردم ارزش دارد بدهد.
(مسألة 2231 ) - اگر «عامل» پيش از قرارداد كار را انجام داده باشد يا بعد از قرارداد به قصد اين كه پول نگيرد انجام دهد، حقى به مزد ندارد.
(مسألة 2232 ) - پيش از آن كه «عامل» شروع به كار كند، «جاعل» مى‌توانند «جعاله» را به هم بزند.
(مسألة 2233 ) - بعد از آن كه «عامل» شروع به كار كرد اگر «جاعل» بخواهد جعاله را به هم بزند اشكال دارد.
(مسألة 2234 ) - «عامل» مى‌تواند عمل را ناتمام بگذارد، ولى اگر تمام نكردن عمل اسباب ضرر «جاعل» شود بايد آن را تمام نمايد. مثلاً اگر كسى بگويد: هر كس چشم مرا عمل كند فلان مقدار به او مى‌دهم و دكتر جراحى شروع به عمل كند، چنان‌چه طورى باشد كه اگر عمل را تمام نكند، چشم معيوب مى‌شود بايد آن را تمام نمايد و در صورتى كه ناتمام بگذارد حقى «به‌جاعل» ندارد.
(مسألة 2235 ) - اگر «عامل» كار را ناتمام بگذارد، چنان‌چه آن كار مثل پيدا كردن اسب است كه تا تمام نشود، براى «جاعل» فايده ندارد «عامل» نمى‌تواند چيزى مطالبه كند و همچنين است اگر «جاعل» مزد را براى تمام كردن «عمل» قرار بگذارد مثلاً بگويد: هر كس لباس من را بدوزد ده تومان به او مى‌دهم ولى اگر مقصودش اين باشد كه هر مقدار از عمل كه انجام گيرد براى آن مقدار مزد بدهد، «جاعل» بايد مزد مقدارى را كه انجام شده «به عامل» بدهد، اگرچه احتياط اين است كه به طور مصالحه يك ديگر را راضى نمايند.

اسم الکتاب : توضيح المسائل (فارسي) المؤلف : خوئی، سيد ابوالقاسم    الجزء : 1  صفحة : 282
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست