اسم الکتاب : توضيح المسائل (فارسي) المؤلف : خوئی، سيد ابوالقاسم الجزء : 1 صفحة : 265
(مسألة 2095 )
- پدر و جد پدرى طفل و نيز وصى پدر، و وصى جد پدرى بر طفل مىتوانند مال
طفل را بفروشند و مجتهد عادل هم درصورتى كه ضرورت اقتضا كند مىتواند مال
ديوانه يا طفل يتيم يا مال كسى را كه غايب است بفروشد. (مسألة 2096 ) - اگر كسى مالى را غصب كند و
بفروشد و بعد از فروش صاحب مال معامله را اجازه كند، معامله صحيح است، و
چيزى را كه غصبكننده به مشترى داده و منفعتهاى آن از موقع معامله، ملك
مشترى است و چيزى كه مشترى داده و منفعتهاى آن از موقع معامله ملك كسى است
كه مال او را غصب كردهاند. (مسألة 2097 ) - اگر كسى مالى را غصب كند و
بفروشد به قصد اين كه پول آن، مال خودش باشد، چنانچه صاحب مال معامله را
اجازه بكند معامله صحيح است، ولى پول مال مالك مىشود نه مال غاصب.
شرايط جنس و عوض آن (مسألة 2098 ) - جنسى را كه مىفروشند و چيزى را كه عوض آن مىگيرند پنج شرط دارد : « اول » : آن كه مقدار آن با وزن يا پيمانه يا شماره و مانند اينها معلوم باشد. « دوم »
: آن كه بتوانند آن را تحويل دهند، بنابراين فروختن اسبى كه فرار كرده
صحيح نيست ولى اگر اسبى كه فرار كرده آن را با چيزى كه مىتواند تحويل دهد
مثلاً با يك فرش بفروشد اگرچه آن اسب پيدا نشود، معامله صحيح است. « سوم »: خصوصياتى را كه در جنس و عوض است و به واسط آنها ميل مردم به معامله فرق مىكند، معين نمايد. « چهارم »: آنكه ملك مطلق باشد. پس مالى را كه انسان وقف كرده فروش آنجايز نيست مگر در چند مورد كه خواهد آمد. « پنجم »:
خود جنس را بفروشد، نه منفعت آن را، پس اگر مثلاً منفعت يك سال خانه را
بفروشد صحيح نيست ولى چنانچه خريدار بهجاى پول منفعت ملك خود را بدهد،
مثلاً فرشى را از كسى بخرد و عوض آن منفعت يك سال خان خود را به او واگذار
كند اشكال ندارد و احكام اينها در مسائل آينده گفته خواهد شد. (مسألة 2099 ) - جنسى را كه در شهرى با وزن يا
پيمانه معامله مىكنند، در آن شهر انسان بايد با وزن يا پيمانه بخرد، ولى
مىتواند همان جنس را در شهرى كه با ديدن معامله مىكنند، با ديدن خريدارى
نمايد. (مسألة 2100 ) - چيزى را كه با وزن خريد و فروش
مىكنند با پيمانه هم مىشود معامله كرد، به اين طور كه اگر مثلاً مىخواهد
ده من گندم بفروشد با پيمانهاى كه يك من گندم مىگيرد ده پيمانه بدهد.
اسم الکتاب : توضيح المسائل (فارسي) المؤلف : خوئی، سيد ابوالقاسم الجزء : 1 صفحة : 265