responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : توضيح المسائل (فارسي) المؤلف : خوئی، سيد ابوالقاسم    الجزء : 1  صفحة : 206

(مسألة 1574 ) - اگر براى روزه واجب غير معينى مثل روزه كفاره، عمداً تا نزديك ظهر نيت نكند، اشكال ندارد. بلكه اگر پيش از نيت تصميم داشته باشد كه روزه نگيرد، يا ترديد داشته باشد كه بگيرد يا نه، چنان‌چه كارى كه روزه را باطل مى‌كند انجام نداده باشد، و پيش از ظهر نيت كند، روزه او صحيح است.
(مسألة 1575 ) - اگر در ماه رمضان پيش از ظهر كافر مسلمان شود بنابر احتياط واجب بايد نيت روزه كند و روزه را تمام نمايد و اگر آن روز را روزه نگيرد قضاى آن را به‌جا آورد.
(مسألة 1576 ) - اگر در وسط روز ماه رمضان پيش از ظهر يا بعد از آن مريض خوب شود روزه آن روز بر او واجب نيست و هر چند آن وقت كارى كه روزه را باطل مى‌كند انجام نداده باشد.
(مسألة 1577 ) - روزى را كه انسان شك دارد آخر شعبان است يا اول رمضان واجب نيست روزه بگيرد. و اگر بخواهد روزه بگيرد، نمى‌تواند نيت روزه رمضان كند، يا نيت كند كه اگر رمضان است روزه رمضان و اگر رمضان نيست روزه قضا يا مانند آن باشد، بلكه بايد نيت روزه قضا و مانند آن بنمايدو چنان‌چه بعد معلوم شود رمضان بوده، از رمضان حساب مى‌شود. ولى درصورتى كه قصد كند آنچه را كه فعلاً خدا از او خواسته است انجام دهد و بعد معلوم شود رمضان بوده نيز كافى است.
(مسألة 1578 ) - اگر روزى را كه شك دارد آخر شعبان است يا اول رمضان، به نيت روزه قضا يا روزه مستحبى و مانند آن روزه بگيرد و در بين روز بفهمد كه ماه رمضان است بايد نيت روزه رمضان كند.
(مسألة 1579 )- اگر در روزه واجب معينى مثل روزه رمضان مردد شود كه روزه خود را باطل كند يا نه، يا قصد كند كه روزه را باطل كند روزه‌اش باطل مى‌شود، اگرچه از قصدى كه كرده توبه نمايد كارى هم كه روزه را باطل مى‌كند انجام ندهد.
(مسألة1580 ) -در روزه مستحب و روزه واجبى كه وقت آن معين نيست مثل روزه كفاره، اگر قصد كند كارى كه روزه را باطل مى‌كند انجام دهد، يا مردد شود كه به‌جا آورد يا نه، چنان‌چه به‌جا نياورد و پيش از ظهر دوباره نيت روزه كند، روزه او صحيح است.

چيزهايى كه روزه را باطل مى‌كند
(مسألة 1581 ) - نه چيز روزه را باطل مى‌كند: «اول»: خوردن و آشاميدن. «دوم»: جماع.« سوم»:استمنا، و استمنا آن است كه انسان با خود يا ديگرى غير از جماع كارى كند كه منى از او بيرون آيد.«چهارم»: دروغ بستن به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر عليهم السلام. «پنجم»:رساندن غبار غليظ به حلق. «ششم»: فرو بردن تمام سر در آب. «هفتم»: باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح. «هشتم»: اماله كردن با چيزهاى روان.«نهم»: قى كردن. و احكام اينها در مسايل آينده گفته مى‌شود.

اسم الکتاب : توضيح المسائل (فارسي) المؤلف : خوئی، سيد ابوالقاسم    الجزء : 1  صفحة : 206
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست