responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دعا معراج مومنين و راه زندگى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 106

آغاز كردى و مرا اجازه دعا و درخواست دادى، «پس شنوا بشنو ستايشم را» من دعاى خود را با سپاس و ستايش خدا آغاز مى‌كنم، «و اى رحيم دعايم را اجابت كن و اى غفور از لغزشم بگذر» ما از خدا مى‌خواهيم كه لغزشها و گناهان ما را ببخشايد و آنها را هيچ بشمارد و از صفحه اعمال ما محو كند: «و اى غفور از لغزشم بگذر.»

اى معبود من چه اندوهها كه بر طرف كردى و چه غمها كه برگرفتى و چه لغزشها كه از آن در گذشتى و چه رحمتها كه گستردى و چه حلقه‌هاى بلا كه گشادى...

اى معبود من نخستين بار نيست كه گناهان ما را مى‌بخشايى و لغزشهاى ما راه هيچ مى‌انكارى، چه بسيار است گناهانى كه بخشودى و اندوهايى كه بر طرف كردى و لغزشهايى كه هيچ انگاشتى...

نيايشگر بايد غمهايى را كه خدا برايش بر طرف كرده و لغزشهايى را كه به حساب نياورده به ياد آورد؛ اين يادآورى، بهترين عامل گشايش درهاى اجابت در پيش روى اوست.

امّا فضل خدا بر انسان منحصر در بر طرف كردن غمها و هيچ انگاشتن لغزشها و گشايش مشكلات نيست، بلكه بالاتر از اينهاست: «و رحمتى كه گستردى و حلقه بلا كه گشادى»، گاهى انسان احساس مى‌كند كه گويى بلا از هر سو او را محاصره كرده و راههاى زندگى بر او بسته شده و دنيا با همه بزرگى بر او تنگ گشته است و از هر طرف بلا مى‌بيند: يارانش به او خيانت مى‌كنند، خويشانش او را رها مى‌سازند، جامعه‌اش او را طرد مى‌كند و وامى‌نهد و حكومت او را تحت تعقيب قرار مى‌دهد و از جهتى ديگر: چشمش ناتوان است و بيمارى بر او هجوم مى‌آورد، گويى بلا از هر جا به او حمله مى‌كند و او هيچ آرزويى ندارد و نمى‌تواند دستش را پيش هيچ انسانى دراز كند، اينجاست كه دلش را رو به سوى خدا مى‌كند و خدا او

اسم الکتاب : دعا معراج مومنين و راه زندگى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 106
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست