حضورى كه بر مبناى معنويّت پايه ريزى شده باشد و به جنبه مادّى اكتفا
نكند بسيار مفيد خواهد بود. پس هر قدر اين حضور گستردهتر و فراگيرتر باشد فرايند
پيشرفت و ترقّى نيز سريعتر به نتيجه خواهد رسيد. محدود كردن تعاون به برخى جوانب
محدود پيشرفتى محدود را نيز درپى دارد، بر عكس اگر اين هميارى در تمام جوانب مورد
استفاده قرار گيرد، حتّى اگر طرفهاى قضيّه يكى در شرق باشد و ديگرى در غرب و حضور
بدنى در كنار يكديگر نداشته باشند، مىتوانند فرايند پيشرفته شدن را به جلو پيش
برند.
قرآن كلمه (التعارف) را بجاى (الحضارة) بكار مىبرد زيرا شناخت نسبت
به يكديگر و بيدارى دو طرفه و تعاون و هميارى مىتواند آغازى براى پيشرفت و ترقّى
باشد. شكّى نيست كه اين شناخت دو طرفه به بهترين وجه در مراسم حجّ مجسّم مىشود،
چون نخبگان امّت اسلامى با صرف نظر كردن از اختلافات از اطراف و اكناف جهان اسلام
در يك مكان جمع مىشوند. لباسهاى گوناگون، نزاع و جدل، افتخار به پدران، كار،
استفاده از وسايل رفاهى و... از امور اختلاف برانگيزى هستند كه در حجّ خبرى از
آنها نيست.