responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : پيشوايان صديقين امام حسين(ع) تجلى حقيقت المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 234

اهل‌بيت را دوست مى‌دارد و از ايشان پيروى مى‌كند، بايد در دلش عشق اولياء و دوستداران ائمّه را نيز بپروراند. چرا كه زندگى در ركاب اهل‌بيت عليهم السلام بدون پذيرش اولياء و دوستدارانشان جايز نيست و هيچگونه عذر و بهانه‌اى براى اين عدم پذيرش يا راندن و يا كراهت پذيرفته نخواهد شد.

دراين زمينه از محمّد بن على صوفى روايت شده است كه گفت:

«روزى ابراهيم الجمّال اجازه ملاقات با على بن يقطين- كه وزير وقت بود- را خواست ولى او چنين اجازه‌اى نداد. على بن يقطين همان سال به حجّ رفت و پس از آن، در مدينه مى‌خواست كه به حضور امام موسى بن جعفر عليه السلام برسد ولى امام عليه السلام اجازه ندادند. على بن يقطين فرداى آن روز امام را ديد و به او گفت: اى سرورم، از من چه گناهى سرزده است؟ امام فرمود: «تو را نپذيرفتم چرا كه تو برادرت ابراهيم الجمّال را نپذيرفتى. و تا هنگاميكه ابراهيم الجمّال تو را نبخشد، خداوند حجّت را نخواهد پذيرفت.» پس به او گفتم:

سرورم، مولاى من! چگونه من ابراهيم الجمّال را ببينم در حاليكه اينك در مدينه هستم و او در كوفه؟ امام به او فرمود: «شب هنگام به تنهايى و بدون آنكه كسى از ياران و يا غلامانت را با خود ببرى، به بقيع برو. در آنجا سوار بر اسب عربى زين بسته‌اى خواهى شد.» راوى مى‌گويد: او به بقيع رفت و بر اسب سوار شد و طولى نكشيد كه خود را بر در خانه ابراهيم الجمّال در كوفه ديد. سپس در را كوفت و گفت: من على بن يقطين هستم. ابراهيم الجمّال از داخل منزل گفت: على بن يقطين وزير، بر در خانه‌ام چه مى‌كند؟!

اسم الکتاب : پيشوايان صديقين امام حسين(ع) تجلى حقيقت المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 234
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست