responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : پيشوايان صديقين امام حسين(ع) تجلى حقيقت المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 152

وحشت رژيم اموى از امام حسين عليه السلام‌

پس از شهادت امام حسن مجتبى عليه السلام و فزونى انحرافاتى كه از معاويه سرچشمه مى‌گرفت، معاويه تلاش مى‌كرد تا ابا عبداللَّه را به‌سوى خود بكشاند و رضايت، يا حدّاقل سكوتش را بخرد ولى امام حسين عليه السلام چون ديوارى آهنين بود كه هرگز در برابر او نرمش نشان نمى‌داد. دراين زمينه روايتى آمده است كه مروان، حاكم مدينه- از سوى معاويه- به امير خود نامه‌اى را نوشت كه در آن گفته است:

أَمّا بَعْدُ، فَقَدْ كَثُرَ اخْتِلَافُ النّاسِ إِلى الْحُسَيْنِ، وَاللَّهِ! إِنِّي لَأَرى‌ لَكُمْ مِنْهُ يَوْماً عَصِيباً.

«امّا بعد، رفت و آمد مردم با حسين فزونى يافته است. سوگند به خدا كه روزى دشوار را از سوى او براى شما پيش‌بينى مى‌كنم.»

در اينجا با دقّت پاسخ معاويه به مروان را بررسى مى‌نماييم كه گفت:

اتْرُكْ حُسَيْناً مَا تَرَكَكَ، وَلَمْ يُظْهِر لَكَ عَدَاوَتَهُ، ويُبْدِ صَفْحَتَهُ.

«حسين را تا زمانيكه به تو كارى ندارد، و دشمنى خود را آشكار نساخته و در برابرت ايستادگى نكرده است، به خود واگذار.»

پس از مدّت زمانى، مروان پيشنهاد دور ساختن امام از مدينه و زندانى نمودن او را در منزلى در شام، به معاويه مى‌دهد. امّا معاويه رضايت نمى‌دهد اينگونه به او پاسخ مى‌دهد:

وَأَرَدْتَ واللَّهِ أَنْ تَسْتَرِيحَ مِنْهُ وَتَبْتَلِيَنِي بِهِ‌

. «سوگند به خدا كه تو مى‌خواهى از او در آسايش باشى و مرا با او درگير سازى.»

اسم الکتاب : پيشوايان صديقين امام حسين(ع) تجلى حقيقت المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 152
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست