حاضر كردند و آنها پاسخ دادند: بلى تو قصد خروج داشتهاى و اين نامههايى است كه از برخى از غلامانت گرفتهايم!
امام جواد كه در ايوان كاخ نشسته بود، دست خود را بالا برد گفت:
خدايا اگر اينان بر من دروغ مىبندند، به كيفرشان برسان.
راوى حديث گويد: ناگهان ما به ايوان نگريستيم كه چگونه مىلرزيد مىرفت و مىآمد و هر كس بر مىخاست، دو باره به زمين مىافتاد.
معتصم با ديدن اين صحنه گفت: اى فرزند رسول خدا من از آنچه كردم توبه ميكنم. پس از پروردگارت بخواه كه اين لرزه را آرام كند.
آنگاه امام جواد گفت: خداوندا اين لرزه را آرام گردان تو خود مىدانى كه اينان دشمنان تو و دشمنان منند.
چون سخن امام پايان يافت، ايوان از لرزش باز ايستاد. [1]
[1] - مختار الخرائج و الجرائح، ص 237.