اسم الکتاب : زندگانى ثامن الائمه امام علي بن موسى الرضا(ع) المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 29
و نشانه عشق چيزى جز همين اخلاق نيكوست؟!
آنحضرت عليه السلام در قلّه فروتنى و خوشرفتارى با مردم بود.
ابراهيم بن عبّاس در اين باره چنين مىگويد: هرگز نديدم كه امام رضا در گفتار خود
به كسى بىاحترامى كند. هيچگاه نشد سخن كسى را قطع كند و اجازه مىداد تا شخص خود
از گفتار بازايستد و هرگز دست رد بر سينه كسى كه مىتوانست حاجتش را روا كند،
نمىزد.
هيچگاه در برابر كسى كه روبهرويش نشسته بود پاهايش را دراز نمىكرد
و تكيه نمىداد.
هيچگاه نديدم به غلامان و بردگان خود ناسزا گويد. هرگز نديدم كه آب
دهان به بيرون افكند و نديدم كه با قهقه بخندد بلكه خنده وى تبسم بود.
چون خلوت مىكرد و برايش سفره مىگستردند، بندگانش حتّى دربان و
نگهبان با او بر سر سفره مىنشستند و غذا مى خوردند. شبها كم مىخوابيد و بيشتر
بيدار مىماند. اكثر شبها از آغاز شب تا صبح احيا مىگرفت
بسيار روزه مىگرفت و در هر ماه سه روز، روزه از وى فوت نمىشد.
مىفرمود: اين روزه تمام روزگار است. او بسيار اهل نيكى كردن و دادن
صدقه در نهان بود. بيشتر در شبهاى تاريك صدقه مىداد. پس هر كس ادعا كند كه كسى را
در فضل و بزرگى همچون وى ديده، باورش مكنيد. [1]