responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : زندگانى امير مؤمنان امام على بن أبي طالب(ع) المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 30

چنين بيان مى‌كند: «قريش و اعراب ميان خود عهد كرده بودند كه از راه خود باز نگردند مگر آنكه رسول خدا را وما، فرزندان عبدالمطّلب را بكشند آنان باتمام سلاح و تجهيزات و بااطمينان بسيار به سوى ما حركت كرده بودند. جبرئيل بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد و او را از تصميم كفّار آگاه كرد. آنگاه پيامبر خندقى به گرد خود و يارانش از مهاجران و انصار حفر كرد. قريش پيش آمدند و درپشت خندق اردو زده ما را محاصره كردند.

كفّار خود را نيرومند و ما را ضعيف مى‌پنداشتند. نعره مى‌كشيدند و شمشيرهايشان مى‌درخشيد. رسول خدا آنان را به سوى خدا مى‌خواند و به خويشاوندى و قرابتى كه ميان او و آنان بود، سوگند مى‌داد. امّا آنان از پذيرش دعوتش سرباز مى‌زدند و گفته‌هايش جز بر سركشى آنان نمى‌افزود. تك سوار آنان و پهلوان عرب در آن روز «عمرو بن عبد ود» نام داشت كه همچون شترى مست فرياد مى‌كشيد و هماورد مى‌طلبيد و رجز مى‌خواند. گاه شمشيرش را تكان مى‌داد و گاه نيزه‌اش را به اهتزاز درمى‌آورد. هيچ كس براى نبرد با او پيشقدم نمى‌شد و براى مبارزه با او طمع نمى‌كرد. حميّتى نبود كه افراد را به جنگ با وى تحريك كند و هوشيارى نبود كه آنان را به رويارويى با وى وادارد.

پس پيامبر صلى الله عليه و آله مرا به جنگ با او برگزيد و به دست مباركش عمامه بر سرم پيچيد و اين شمشيرش را- با دست به ذو الفقار زد- به من داد. من به استقبال عمرو بن عبد ود شتافتم درحالى كه زنان مدينه مى‌گريستند و بر من غصّه مى‌خوردند. آنگاه خداوند او را به دست من از پاى درآورد

اسم الکتاب : زندگانى امير مؤمنان امام على بن أبي طالب(ع) المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 30
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست