اسم الکتاب : زندگانى امير مؤمنان امام على بن أبي طالب(ع) المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 139
«بندگان خدا! به سوى اين جماعت رويد كه به خيال خود به خونخواهى
عثمان قيام كردهاند.
به خدا سوگند من گمان نمىكنم كه ايشان به خونخواهى عثمان آمده
باشند. اينان طعم دنيا را چشيده و آن را برگزيدهاند و خوب آن را دوشيدهاند. اين
قوم دريافتند كه اگر حق گريبانگير آنان گردد ميان ايشان و تمايلات دنيويشان فاصله
مىاندازد. اين جماعت در اسلام، سابقهاى ندارند تا بدان سزاوار طاعت و خلافت
باشند. بنابراين پيروان خويش را فريفته و گفتهاند: پيشواى ما به ستم كشته شد. قصد
آنان از اين سخن آن بود كه خود حاكم و فرمانروا شوند و اين نيرنگى است كه به وسيله
آن تا اينجا كه خود مىبينيد، رسيدهاند. و اگر آنها اين نيرنگ را به كار
نمىبستند حتّى دو تن هم با ايشان بيعت نمىكردند».
آنگاه وى با عمرو بن عاص رو برو شد و به او گفت: عمرو! آيا دين خود
را در قبال مصر فروختى؟! نفرين بر تو باد! تو از ديرباز اسلام را كج مىخواستى.
سپس بر شاميان يورش برد و اين ابيات را كه از ايمان و يقين سرشار بود
وروحيه جهادى عمّار نود ساله را در آنروز نمودار مىساخت، خواند:
- خدا راست گفت كه او اهل راستى است و پروردگارم والا و بزرگوار است.
- پروردگارا! در شهادت من تعجيل فرماى به كشته شدن در راه كسى كه خود
قتل زيبا را- شهادت- دوست مىدارد.
اسم الکتاب : زندگانى امير مؤمنان امام على بن أبي طالب(ع) المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 139