اسم الکتاب : هدايتگران راه نور المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 817
اين نمونهاى از سرشت انقلابهاى مكتبى است كه در آن هدف وسيله را
توجيه نمىكند، بلكه چون هدف اقامه حكومت خداست بايستى وسيله هم مورد پسند خداوند
باشد.
اين الگويى است كه جامعه را بر عشق ايده آل و والا و اصول و ارزشهاى
متعالى مىپروراند!
محمّد بن قاسم پس از آنكه ياران خود را غربال مىكند راهى طالقان
مىشود. ابراهيم بن عطّار، يار و همراه او روايت مىكند:
محمّد بن قاسم در همان وقت به سمت طالقان كه چهل فرسنگ با مرو فاصله
داشت، عازم شد و در آن شهر منزل گرفت. ما در بين مردم پراكنده شديم و آنها را به
متابعت از او خوانديم. گروه زيادى از مردم به گرد او جمع شدند. ما به سوى او
بازگشته گفتيم: اگر واقعاً قصد مبارزه وقيام دارى چنانچه اكنون قيام كنى و به جنگ
دشمنانت بروى، اميد آن هست كه خدايت نصرت دهد. پس چون پيروز شدى آنگاه هر يك از
سپاهيانت را كه خواستى برگزين ولى اگر كارى را كه در مرو كردى (انتخاب سپاهيان خوب
و فداكار) بخواهى در اينجا همان كار را بكنى بدان كه عبداللَّه بن طاهر تو را
دستگير مىكند.
مقصود ابراهيم از اين سخن آن بود كه محمّد بن قاسم را از طرد
سپاهيانى كه چندان پاى بند و خوب نبودند، جلوگيرى كند امّا محمّد پيشنهاد او را
نپذيرفت. محمّد بن قاسم چندين بار بالشگر عبداللَّه بن طاهر روبرو شد وشكست سختى
به وى وارد آورد.
يك بار كه جوش و خروش جنگ كاستى گرفته بود، عبداللَّه بن طاهر هر يك
از لشكرهاى سپاه خود را، بر طبق نقشهاى بسيار فريبنده و حساب شده، در دستجات
مختلف به سوى سپاهيان محمّد روانه كرد. عبداللَّه به فرمانده سپاه خويش گفت:
اسم الکتاب : هدايتگران راه نور المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 817