اسم الکتاب : هدايتگران راه نور المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 780
در فكر يا جسم او مبيّن آن است كه اين فرد، امام نيست.
امام رضا عليه السلام 55 سال داشت
امّا هنوز صاحب فرزند نشده بود. از همين رو شايعاتى از سوى سران و مبلّغان فرقه
واقفيه كه معتقد به غيبت امام موسى كاظم بودند و مىگفتند كه او پس از خود به
امامت هيچ امامى وصيّت نكرده است، نشر مىيافت مبنى بر اينكه امام رضا عقيم است و
او را فرزندى نيست و اين عيبى آشكار در رهبرى دينى به شمار مىآيد. بنابر چنين
انديشهاى امام رضا عليه السلام واقعاً امام نبود. حتّى يكى از اين افراد نامهاى
به امام نگاشت و در آن گفت:
تو چگونه امام هستى در حالى كه فرزندى ندارى؟!
امام رضا در پاسخ به اين شخص فرمود: تو از كجا مىدانى كه من فرزندى
ندارم؟ به خدا قسم روزها و شبها سپرى نمىشود تا آنكه خداوند مرا فرزند ذكورى
عنايت فرمايد كه حق و باطل را از هم جدا مىسازد. [1]
همچنين يكى از ياران وى به آنحضرت عرض كرد: امام پس از تو كيست؟
آنحضرت فرمود: فرزندم. سپس گفت: آيا كسى كه فرزند ندارد جرأت آن را
دارد كه بگويد فرزندم؟
راوى اين حديث گويد: چند روزى سپرى نشده بود كه امام جواد، به دنيا
آمد. [2]
همچنين ابن قيام واسطى، كه جزو فرقه واقفيه بود و امامت حضرت رضا را
قبول نداشت، نزد آنحضرت آمد و به قصد عيبجويى از آنحضرت گفت: آيا مىشود كه دو
امام (در يك مقطع زمانى) با هم باشند؟ آنحضرت فرمود:
نه مگر آنكه يكى از آن دو صامت (خاموش) باشد. ابن قيام گفت: پس چطور