responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : هدايتگران راه نور المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 614

دستگاه حاكم اجازه ندهد كه آن‌حضرت به آرامى نقشه خود را عملى سازد و راهى را كه مى‌خواهد طى كند. اگر چه وى هيچ گاه مستقيماً با دستگاه حكومت به معارضه بر نمى‌خواست، زيرا قطع روابط امام با عبّاسيان هشدارى بد براى آنان و برانگيزنده خشم سرشار و زور و قهر شديد آنان بر وى بود.

يك بار منصور از امام صادق خواست تا همچون ائمه جور، با او هم ركاب شود. وى به امام پيغام داد: چرا همچون ديگر مردمان دور و بر ما را نمى‌گيرى؟ امام صادق به او پاسخ داد:

«ما چيزى نداريم كه به خاطر آن از تو بترسيم و چيزى نزد تو نيست كه ما را تمنّاى آن باشد و تو نه در نعمتى هستى كه تو را به خاطر آن تهنيت گوييم و نه در مصيبتى كه به خاطر آن تو را تسليّت دهيم. پس ما نزد تو به چه كار آييم؟».

منصور به امام نوشت: با ما همراه شو تا نصيحتمان گويى.

حضرت به او پاسخ داد:

«هر كه دنيا را خواهد تو را نصيحت نمى‌گويد و هر كه آخرت را خواهد با تو مصاحبت نمى‌جويد».

منصور با خواندن اين پاسخ گفت: به خدا سوگند او تفاوت منازل دنيا خواهان و آخرت جويان را در نزد من بخوبى آشكار ساخت.

اكنون كه از توضيح خطوط گسترده سياست امام صادق در بر خورد با حكومتهاى هم عصرش فراغت يافتم، شايسته مى‌بينم كه برخى از سختيها و فشارهايى كه از ناحيه دستگاه حاكمه بر حضرت يا بر برخى از يارانش، آن هم تنها به جرم حقّ خواهى و حقّ گويى آنان، وارد شد اشاره كنم.

- سفاح، امام صادق را از مدينه به حيره انتقال داد تا در آنجا بتواند او را به قتل برساند، امّا خداوند امام را از شر او آسوده ساخت.

- پس از سفاح، زمان منصور فرا رسيد. او دوازده سال به آزار و اذيت‌

اسم الکتاب : هدايتگران راه نور المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 614
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست