اسم الکتاب : هدايتگران راه نور المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 423
وپيروزى خواه وبراى دورى از حرص و بىصبرى از او يارى بجوى كه
شكيبايى جزئى از دين و كرم است، و حرص روزى نمىآورد و بىصبرى اجل را به تأخير
نمىاندازد». [1]
2- اعرابى نزد امام حسين عليه السلام آمد و گفت: من از «هرقل» و
«جعلل» و «اينم» و «مهمهم» خدمت تو آمدهام.
امام حسين خنديد و فرمود:
«اى اعرابى! به گونهاى سخن گفتى كه جز دانايان آن را در نيابند»
اعرابى گفت: من بيش از اين نيز توانم گفت. آيا تو نيز مىتوانى چنان
كه من مىگويم پاسخم دهى؟ امام به او اجازه سخن داد. پس اعرابى به خواندن اين
اشعار آغاز كرد:
هفا قلبى الى اللهو
وقد ودع شرخيه
و در ادامه نُه بيت بر همين وزن خواند. پس از آنكه اعرابى اشعار خود
را خواند امام حسين عليه السلام اشعارى بر همان وزن وقافيه در پاسخ او سرود:
فما رسم شيطانى قد
تحت آيات رسميّه
سفور درجت ذيلين
في بوغاء فاعيّه
هتوف حرجف تترى
على تلبيد توبيه
آنگاه امام حسين به تفسير كلمات دشوار اعرابى پرداخت و فرمود:
«مقصود وى از هرقل، پادشاه روم و از جعلل، نخلهاى كوتاه و از اينم،
پشه درخت و از مهمهم، چاه پر آب است».
اين اوصاف سرزمينى بود كه آن اعرابى از آنجا آمده بود.