اسم الکتاب : هدايتگران راه نور المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 418
بارگاه معاويه و در حضور وى در باره كسانى كه اين اموال ميان آنان
پخش شده بود، سخن گفتند تا آنكه به گفتگو در باره امام حسين عليه السلام پرداختند.
پس معاويه گفت: حسين اين مال را نخست در ميان يتيمان كسانى كه در ركاب پدرش در
صفين كشته شدند، پخش مىكند و اگر چيزى از آن باقى ماند، بدان شتر مىكشد و شير
مىنوشاند. [1]
معاويه از سَرسختترين دشمنان امام حسين عليه السلام بود. امّا با
اين وصف در چنين مواردى هيچ چارهاى نداشت مگر آنكه به بزرگى و بخشندگى آنحضرت
اعتراف كند!
حضرت تا آنجا در بزرگوارى و بخشندگى پيش رفته بود كه حتى دشمن
دروغگويش كه از كشتن هيچ بى گناهى باك نداشت و با كوچكترين اتهامى آنها را از ميان
مىبرد و حتى كسانى همچون على عليه السلام سرور پاكان و امام حسن را از سر راه خود
برداشت. بر بالاى منبر مىرفت و از فضايل امام حسين سخن مىگفت و آنحضرت را
مىستود!!
3- آنحضرت براى ترغيب مردم به جود و سخاوت اين اشعار را مىخواند:
- چون دنيا به تو بخشيد تو نيز همه آن را پيش از آنكه از بين برود،
بر مردم ببخش.
- پس بخشش، نابود كننده آن نعمتهاى رسيده نيست و بخل نمىتواند آن
نعمتهاى از دست رفته را نگاه دارد.
در حقيقت او پيش از آنكه گوينده خصال نيك باشد، عامل بدانها بود.
داستان زير از همين ويژگى امام حسين عليه السلام حكايت مىكند.
4- امام حسين به ديدار اسامة بن زيد كه در بستر بيمارى افتاده بود،
رفت