اسم الکتاب : اصول حكمت اسلامى و ديدگاه هاى فلسفه بشرى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 48
هر گاه بر آن شديد كه تا طبيعت فرهنگ يك انسان را بشناسيد، بايد بر
فلسفهاى آگاهى يابيد كه او باور دارد. براى مثال اگر به فلسفه مادّى اعتقاد دارد
اين فلسفه همه بخشهاى تفكّر او را در بر مىگيرد، انديشه، فرهنگ و ديگر دادهها و
معارف او در محدوده همين مرزهاى مادّى، قالب مىپذيرد و اگر به حكمت الهى ايمان
داشته باشد اين حكمت، انديشههاى او را مرز بندى مىكند.
اگر اين حقيقت شناخته شده و آشكار است ناگزير بايد حقيقت ديگرى را
نيز بر آن بنا كنيم و آن اين كه فرهنگ همه بشريت در پايان به دو خط اساسى منجر
مىشود: يكى خط فلسفى الحادى و شركآلود و دوم خط فلسفه ايمانى و توحيدى و در
نتيجه همه فرهنگهايى كه نزد آدميان است به يكى از اين دو ريشه بنيادين باز مىگردد
كه ريشه شرك و يا ريشه يكتا پرستى دارد.
ريشه نوع اوّل كه همان شرك است در جهان امروز ما به يك رنگ از فرهنگها
باز مىگردد. تاريخ نگار معروف «آرنولد توين بى» (1975- 1889 م) كه تمدّنهاى بشرى
و فرهنگهايى را كاويده كه اين تمدّنها در آن عرصه روييده است و به يك نتيجه رسيده
و آن اينكه در جهان، تمدنهاى متعدّدى وجود داشته است كه شايد شمار آنها افزون بر
بيست بوده باشد ليكن در طول زمان از ميان رفته و نابود گشته است و تمدّن موجودِ
كنونى تنها يكى از آن تمدّنها بوده كه هلنيسم ناميده مىشود و تمدّن نوين اروپا-
اگر بتوانيم نام تمدّن بر آن نهيم- چيزى نيست مگر گستره همان تمدّن هلنيسم باستان
[1] و اگر ما تمدّن هلنيسم را كتابى بيانگاريم، آنچه امروز تمدّن اروپا
ناميده مىشود چيزى نيست مگر يك نسخه از اين كتاب.
يونانيان توانستند با تواناييهاى كافى خود كه از خيزابهاى تماس با سر
زمينهاى گوناگون به دست آمده بود، انديشههايشان را بپراكنند.
انديشههاى آنها در خلال سدههاى ميانه به روم انتقال و تا مقطعى كه
«دوران
[1] - تمدن هلنيسم () همان تمدن يونان باستان در سده چهارم پيش از
ميلاد است.
اسم الکتاب : اصول حكمت اسلامى و ديدگاه هاى فلسفه بشرى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 48