اسم الکتاب : اصول حكمت اسلامى و ديدگاه هاى فلسفه بشرى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 38
با رقيبان او كه در برابر مقام كبريايش پرستش مىشوند دعوت مىكنند و
همگى به اصلاح نفس و در نتيجه اصلاح جامعه انسانى فرا مىخوانند. معارف الهى كه به
دست پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله تكامل يافت همان معارفى است كه به گونهاى
مجمل با آدم عليه السلام به عرصه در آمد و همان معارفى است كه با نوح، ابراهيم،
موسى و عيسى و همه پيامبران عليهم السلام به ارمغان آورده شد.
بنابراين، براى مثال: افلاطون نمىتواند مادامى كه آموزشهاى اشراقى
او مخالف آموزشهاى پيامبر ماست يك پيامبر تلقّى شود و حتّى زردشت نيز اگر
آموزشهايى مخالف با عيسى داشته باشد نمىتواند پيامبر تلقّى گردد. انديشههاى صوفى
گرانه و اشراقى كه به او نسبت داده مىشود حقيقت ندارد، زيرا با آنچه ما از معارف
قرآن كريم مىدانيم ناهمسوست.
پس انديشه نخست، بطور كلّى چنين است كه رسالتهاى الهى، دعوت اين
رسالتها، فرهنگ آن و عناوين اصلى معارف آن يكى هستند و بس و اختلافى در ميان آنها
يافت نمىشود، مگر آنچه به عنوان قوانين جزيى مطرح مىشود كه با زمان تغيير
مىيابد.
انديشه دوم- قرآن كريم كاملترين رسالت الهى
معارف الهىِ برخاسته از رسالتهاى الهى را در قرآن كريم مىيابم. اگر
ما در آيات شريفه، ژرف انديشى كنيم به موضوعاتى آگاهى مىيابيم كه انجيل، تورات،
زبور و صد و سى و چند كتاب الهىِ فرود آمده بر انسان بدان فرا مىخواند. براى مثال
با قرائت سوره هود، يا شعرا، يا قصص و بلكه همه سورههاى قرآنى، فراگيرىِ قرآن
كريم و سيطره آن بر همه رسالتهاى پيشين، رخ مىنمايد و كاملًا آشكار مىشود كه
قرآن، كاملترين و جامعترين رسالتهاست.
با نگاهى به آنچه كه پيامبران بدان فرا مىخواندهاند و با توجّه به
حقيقت رسالتهايى كه آنها را به ارمغان آوردهاند و نيز تاريخ اين رسالتها در
مىيابيم كه تمامى
اسم الکتاب : اصول حكمت اسلامى و ديدگاه هاى فلسفه بشرى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 38