اسم الکتاب : اصول حكمت اسلامى و ديدگاه هاى فلسفه بشرى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 232
«آيا با خود نمىانديشند كه خدا آسمانها و زمين را و هر چه را
ميان آنهاست جز به حق و تا مدّت و اجلى محدود، نيافريده است؟ و بسيارى از مردم به
ديدار پروردگارشان ايمان ندارند.»
پس حق و اجل با آفرينش زمين و آسمان همراه بودند. آنچه از لابلاى
تأمّل وجدانى و شناخت پارهاى حقائق از دانش فيزيك نوين و مهمتر از آن از لابلاى
ژرف انديشى در ايات و احاديث، بر من معلوم شده اين است كه: حقيقت ابداع، آفرينش،
رزق، همان حدوث، تغيير و دگرگونى است و آن حقيقت زمان است.
پس زمان يك حدث و رويداد است، ولى به لحاظ تحولات آن، لذا آفرينش
آسمانها، زمين در زمانها، صورت پذيرفته است. اين دلالت بر آن دارد كه خلق، اندك
اندك تحقّق يافته است، خداوند سبحان همان آفريننده، دستور دهنده و پرورنده تدبير
كنندهاى كه هنوز از امر آفرينش فارغ نگشته است.
آرى! ذات آفرينش، ذات مشيت ربانى و ذات فعل الهى كه به ربوبيت تعلّق
دارد، زمان ندارد، ليكن موضوع آفرينش و پديد آوردن و آنچه آفرينش و ربوبيت بدان
وابسته است، از زمان برخوردار مىباشد، زيرا محدَث و مخلوق است.
و شايد نصّى كه دلالت بر آن دارد كه نخستين آفريده (اراده) نَه وزنى
دارد و نَه حركتى، به همين مفهوم باشد. امام رضا عليه السلام در آنچه نوفلى از
ايشان روايت مىكند مىفرمايد: «نخستين آفريده خداوند عزّوجلّ همان ابداع است كه
نه وزنى دارد و نه حركتى و نه شنوايى و نه رنگى و نه حسى و دومين آفريده همان حروف
بوده است كه نه وزنى دارند و نه رنگى در حالى كه شنيده مىشوند و توصيف مىشوند و
نمىتوان آنها را ديد. سومين آفريده همه گونههايى است كه محسوس و ملموس و چشيدنى
هستند و مىتوان آنها را ديد و خداوند تبارك و تعالى پيس از ابداع بوده است، زيرا
پيش از او و همراه او چيزى نبوده است وابداع پيش از حروف بوده است و حروف جز بر
خود بر چيزى دلالت ندارند.
اسم الکتاب : اصول حكمت اسلامى و ديدگاه هاى فلسفه بشرى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 232