اسم الکتاب : اصول حكمت اسلامى و ديدگاه هاى فلسفه بشرى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 104
فصل سوم: حدود علم
عقل و معيارهاى انديشه
در آغاز شايسته است بگويم: عقل آدمى آفريدهاى است برخوردار از
امكانات قابل توجّهى نسبت به ديگر آفريدهها، ليكن همزمان، محكوم قوانين و سنتهايى
است كه بايد براساس آنها ره بپيمايد و در غير اين صورت آفريدهاى بى اهميّت خواهد
بود و چه بسا بارگرانى بر دوش صاحبش باشد. دقيقاً چونان شاگردى در مدرسه ابتدايى
كه مىكوشد مسائل رياضى دانشگاهى را در حالى حل كند كه هنوز مسائل مرحله خود را به
خوبى فرا نگرفته است. چنين شخصى به علاوه ناتوانى از حل اين گونه مسائل آنچه را هم
در آغاز در مدرسه آموخته بود به تشويق و تباهى مىكشاند. يا مانند كسى كه توان او
حمل وزنه يكصد كيلوگرمى است، ولى مىكوشد با يك جهش، پانصد كيلوگرم را بر دوش
بكشد، غافل از اين كه در جستجوى انجام امر محالى است و در ستون فقرات خود گونهاى
نارسايى جدّى به وجود خواهد آورد، تا جايى كه ديگر نخواهد توانست همان صد كيلوى
نخستين را هم بر دوش حمل كند.
انسان نيز چنين است، او هرگاه بخواهد علمى را فرا بگيرد كه بالاتر از
سطح عقل اوست نه تنها نخواهد توانست به اين علم احاطه يابد بل علوم گذشته خود را
نيز به بوته فراموشى خواهد نهاد، زيرا در پيمودن راه تكامل بر معيارهايى،
اسم الکتاب : اصول حكمت اسلامى و ديدگاه هاى فلسفه بشرى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 104