«مىگويند فرمانبرداريم و چون از نزد تو بيرون شوند گروهى از
ايشان به شب، خلاف آنچه تو مىگويى انديشهاى در دل مىپرورند و خدا آنچه را در شب
در خاطر گرفتهاند مىنويسد، پس از ايشان اعراض كن و بر خدا توكّل كن كه او
كارسازى را كافى است.»
سخن از توكّل بر خدا در اينجا پس از دستور دادن به رويگردانى از
منافقان و توطئههاى شبانه آنها، آمده است.
«و اگر خواستند كه تو را بفريبند، خدا براى تو كافى است. اوست كه
تو را به يارى خويش و يارى مؤمنان تأييد كرده است.»
و در احاديث شريف نيز تفسير توكّل به خدا بدين معنى آمده است:
1- «در شگفتم از كسى كه مىترسد، ولى به اين گفته خداوند پناه
نمىبرد: «حسبنا اللَّه ونعم الوكيل» [3].
2- از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله روايت شده است كه از جبرئيل
پرسيد: «توكّل بر خداوند عزّ وجلّ چيست؟ او عرض كرد: آگاهى از اين كه
مخلوق نه مىتواند زيانى برساند نه مىتواند سودى بدهد و نه مىتواند به كارى
وادارد و نه مىتواند از كارى بازدارد و نوميدى از خلق خدا كه اگر بنده اين چنين
باشد ديگر براى احَدى جز خدا نخواهد كوشيد و از جز خدا نه اميدى خواهد برد و نه
خواهد هراسيد و طمعى از جز خدا به دل راه نمىدهد و اين همان توكّل است.
[4]»
3- از امام حسين عليه السلام روايت شده است كه فرمود: