«بگو: چه كسى شما را از تاريكىهاى خشكى و دريا رهايى مىبخشد؟!
در حالى كه او را با حالت تضرّع (آشكار) و در پنهانى مىخوانيد (مىگوييد) اگر
ازاين (خطرات و ظلمتها) ما را رهايى بخشد، از شكرگزاران خواهيم بود.»
بدين ترتيب تضرّع (يعنى دعا به درگاه خداوند يكتا با همه پافشارى)،
حكمت دشواريهايى است كه آدمى به طور فردى با آنها روبرو مىگردد چنانكه حكمت مصيبتهاى
اجتماعى نيز مىباشد. در يك سخن، هدف تضرّع، باز سازىِ ساختار جامعه
انسانى بر شالودههاى فطرى صحيح و بدور از شرك و پيروىِ از هوى و هوس
مىباشد، و اين همان هدف دعا در شرايط عادى نيز هست، چه مؤمن، مشكلات ديگران را
نيز در نظر مىآورد و روزهاى سختى خود را از نظر مىگذراند خواه در دنيا هنگام
مصيبتهايى كه ناگزير هر فردى بايد آنها را از سر بگذراند يا در آخرت كه از مرگ،
آغاز مىشود، و تا قبر، رستاخيز و حساب، ادامه مىيابد و سپس به آتش و بهشت، ختم
مىشود. اين مؤمن پيوسته در حالت تضرّع به سر مىبرد آيا دراين آيه كريمه
نمىخوانيم كه:
اين تضرّع از والاترين لحظات دعاست و دعا اوج پرستش است، زيرا حقيقت
پرستش، پيوند مستقيمى ميان بنده و خداى اوست؛ پيوندى پيراسته از هرگونه شرك يا هوى
و هوس و يا غفلت كه هنگام كمال تضرّع، تحقّق مىيابد.
از همين جاست كه تضرّع، پيوسته، از بالاترين نعمتهايى كه به بشر
ارزانى شده تلقّى مىشود، زيرا در حديثى از امام باقر عليه السلام آمده است كه
فرمود: سليمان بن داود عليه السلام گفت:
هرچه به مردم داده شده و داده نشده به ما داده شده است، و هرچه