اسم الکتاب : ايمان زيربناى شريعت المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 40
اينگونه ايمان را به نور تعبير كردهاند و حقيقتاً هم نورى عظيم است.
شايد اين اراده- كه بزرگترين تحوّل را در خلقت انسان ايجاد مىكند-
همان مقصود از «روح ايمان» باشد كه در احاديث شريفه آمده است. مفضل به نقل از امام
صادق عليه السلام روايت مىكند كه فرمود: «اى
مفضّل! همانا خداوند تبارك و تعالى براى پيامبر صلى الله عليه و آله پنج روح قرار
داد: روح زندگى كه با آن جنبيد وبه راهافتاد، روح نيرو كه با آن برخاست و جهاد
كرد، روح شهوت كه با آن خورد و آشاميد و بحلال با زنان نزديكى كرد، روح ايمان كه
با آن امر كرد و عدالت ورزيد و روح القدس كه با آن پيامبرى را بر دوش كشيد. پس
هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله رحلت كرد روحالقدس به امام منتقل شد. روح
القدس نه مىخوابد، نه غافل مىشود، نه به لهو و لعب مىپردازد ونه فراموش مىكند،
در حالى كه چهار روح ديگر مىخوابند و به لهو و لعب مىپردازند و غافل مىشوند و
فراموش مىكنند. روح القدس وجودى ثابت دارد كه امام بوسيله آن آنچه را در شرق و
غرب زمين، خشكى و دريا وجود دارد مىبيند.» عرض كردم:
قربانت گردم، آيا امام مىتواند آنچه را در بغداد است با دست خود بگيرد؟ فرمود:
«آرى! وا نچه را كه در سطحى پايينتر از عرش است.» [1]
در حديث شريفى از امام جعفر بن محمّد عليهما السلام آمده است كه
فرمود: «هركه شرابى نوشد كه عقل او را از ميان ببرد روح ايمان از وجود او
رخت برمىبندد.» [2]
اين روح- آن گونه كه در حديثى از اميرالمؤمنين عليه السلام رسيده
است- بر چهار ركن استوار است بر صبر و يقين و عدل وجهاد امّا صبر- آن گونه كه به
نظر مىرسد- يعنى از ميان بردن مانع زمان براى مشاهده حقايق، زيرا اشتياق به بهشت
و هراس از دوزخ مانع زمانى موجود ميان دنيا و آخرت را از ميان مىبَرد، انتظار مرگ
و زهد در دنيا موجب مىشوند كه شهوتهاى زودگذر در حجم طبيعيشان قرار گيرند و آدمى
را نفريبند و اين همان معناى صبر است كه در حديث امام على عليه السلام آمده است.
امّا شاخههاى يقين عبارتنداز: روياروئى با حقايق بدور ازترديد، شك و
يا جدل.