«... به وقت عدّه طلاقشان دهيد و شمار عده را
نگهداريد و از خداى يكتا پررودگارتان بترسيد...»
16- خداوند در باب طلاق پيش از دخول به گذشت دستور
مىدهد و مىفرمايد كه اين به تقوى نزديكتر است و به شوهران دستور مىدهد كه هنگام
فرارسيدن مرگ وصيّت كنند كه همسرانشان را تا يك سال از منزل بيرون نكنند، و آنگاه
مىفرمايد:
«براى زنان مطلّقه بهرهاى است شايسته چنان كه در خور مردان با
تقوا باشد.»
با اين آيه كريمه بيشتر بخشهاى اين تصوير در پيوند با پرهيزكاران و
تقوى، كامل مىگردد و اين ما را به بينشهاى زير راهنمايى مىكند:
اوّل- تقوى روحى يگانه است كه حقيقت آن تسليم در برابر
خداوند و سرفرود آوردن در برابر احكام الهى و تعهّد به حدود خداوندى است ولى
نمودهاى تقوى بر حسب تنوّع حقايق بيرونى كه تقوى در آنها ظهور مىكند، تعدّد
مىيابند.
دوّم- تقوى با عبادت (روزه و حجّ) رشد مىكند، چنانكه
با احكام بازدارنده (قصاص) نيز رشد مىيابد و همين گونه است با يادآورىِ آيات
قرآنى.
سوم- انگيزههاى تقوى در جان مؤمن از شناخت او نسبت به
خدا و اسماء حسناى
او سرچشمه مىگيرد، پس مؤمن، خداى خويش را پروا مىكند، زيرا مىداند
كه