اسم الکتاب : الفقه الاسلامى احكام جهاد المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 194
4- روايت شده كه حضرت على عليه السلام مشغول سخنرانى بود پس مردى
سخنان امام را قطع كرده و گفت: اى اميرالمؤمنين! از مرده زندگان براى ما سخن بگو.
پس حضرت سخنرانى را قطع كرد و فرمود:
«منكر للمنكر بقلبه ولسانه ويده، فخلال الخير حصّلها كلّها، ومنكر
للمنكر بقلبه ولسانه وتارك له بيده، فخصلتان من خصال الخير، ومنكر للمنكر بقلبه
وتارك بلسانه ويده، فخلّة من خلال الخير حاز، وتارك للمنكر بقلبه ولسانه ويده،
فذلك ميّت الأحياء» [1]. ثمّ عاد إلى خطبته.
«كسى كه منكر را با قلب و زبان و دستش انكار كند، همه خصلتهاى خوب و
نيك را به دست آورده است، كسى كه تنها با قلب و زبانش انكار كند و انكار با دست را
ترك نمايد، دو خصلت از خصال خير را بدست آورده است، و كسى كه تنها با قلبش انكار
كند و انكار زبانى و با دست را ترك گويد، تنها يك خصلت خير را حائز شده است. امّا
كسى كه انكار با قلب و زبان و دست را ترك گفته باشد، او مردهاى بين زندگان است.»
حضرت پس به ادامه خطابه بازگشت.
5- از پيامبر اسلام روايت شده كه فرمود:
«من رأى منكم منكراً فليغيّره بيده، فإن لم يستطع فبلسانه، فإن لم
يستطع فبقلبه
، ليس وراء ذلك شيء من الإيمان». وفي رواية: «إنّ ذلك أضعف
الإيمان» [2].
«هر كسى از شما كه منكرى را ببيند بايد با دستش مانع از آن شود، و
اگر نتواند پس با زبانش و اگر نتواند پس با قلبش و گرنه ايمان نخواهد داشت و در روايتى
آمده: اين (انكار به قلب) ضعيفترين درجه ايمان است.»