«و هنگاميكه بخواهيم شهر و ديارى را هلاك كنيم، مترفين (ثروتمندان)
را امر مىكنيم پس آنان فسق و فساد مىكنند ومستحق مجازات مىشوند. بعد به شدّت
آنها را درهم مىكوبيم.»
اين آيه به رهبرى مترفين و ثروتمندانى تفسير شده است كه به عذاب الهى
منتهى خواهد شد.
از همين رو بايد گفت: كسانيكه براى نجات امّت از يوغ رژيمهاى فاسد
جهاد مىكنند، يا كسانيكه از نظام سياسى صالح و شايسته حمايت مىنمايند و از
موجوديّت آن پاس مىدارند، در واقع از همه ارزشهاى جامعه و از حرمت همه مردم پاس
مىدارند، و در سايه وجود آنان است كه هر تلاشى سودبخش و مفيد واقع مىشود.
بدين ترتيب درمىيابى كه هر فردى براى خود كار مىكند، امّا مجاهد
براى ديگران تلاش مىورزد، و به همين جهت خداوند مجاهدين را بر قاعدين برترى و
فضيلت بخشيده است.
از اين بصيرت قرآنى حقايق زير روشن مىگردد:
1- بر جامعه است كه به مجاهدين خدمت كنند و آنان را در مسايل سياسى
بر ساير مردم ترجيح بدهند، پس اگر مردم خواستند شخصى را براى اداره كشور برگزينند،
بهتر آن است كه از ميان مجاهدين انتخاب شود.
2- بر دولت است كه بخش مهمّى از بودجه دولت را به مجاهدين