اسم الکتاب : الفقه الاسلامى آداب بيمارى و احكام وفات المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 40
«هيچ كس نيست كه لحظه مرگ و وفات او فرا رسد مگر اينكه خدا قدرت
بينائى، شنوائى و عقل را براى وصيّت كردن به او برميگرداند، چه وصيت كند يا نكند،
وصيت همان چيزى است كه به آن «راحتى هنگام مرگ» گفته مىشود و يك واجب بر هر
مسلمانى است.»
7- ابو حمزه از بعضى از ائمه عليه السلام روايت ميكند:
«إنّ اللَّه تبارك وتعالى يقول: ابن آدم! تطوّلت عليك بثلاثة:
سترت عليك ما لو يعلم به أهلك ما واروك، وأوسعت عليك فاستقرضت منك فلم تقدّم
خيراً، وجعلت لك نظرة عند موتك في ثلثك فلم تقدّم خيراً» [1].
«خداوند تبارك و تعالى مىگويد: اى فرزند آدم! درباره سه چيز به تو
مهلت دادم (ولى تو از آن مهلت استفاده نكرده و قدر نعمت را ندانستى) عيبهايى را بر
تو پوشاندم كه اگر خانوادهات از آنها مطلع مىشدند، تو را دفن و خاك نمىكردند.
نعمت و مال به تو دادم و از تو قرض خواستم پس هيچ كار خيرى براى آخرت خود از پيش
نفرستادى و در هنگام مرگت هم براى تو حقى در ثلث مالت قرار دادم باز هم هيچ كار
خيرى براى خود نكردى.»
8- امام حسن عسكرى عليه السلام از پدرانش عليه السلام نقل مىكند:
«سأل الصادق عليه السلام عن بعض أهل مجلسه فقيل: عليل. فقصده
عائداً وجلس عند رأسه فوجده دنفاً فقال له: أحسن ظنّك باللَّه، فقال: امّا ظنّي
باللَّه فحسن..» [2].