اسم الکتاب : احكام معاملات المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 336
استفاده كرد، البته در ميان مردم رايج است كه مثلًا در ايجاب مصالحه
بگويند: «با تو مصالحه مىكنم بر خانه ويا منفعت خانه، در ازاى فلان چيز» ودر قبول
بگويند: «مصالحه را پذيرفتم».
مورد صلح
9- مورد صلح «يا آنچه مصالحه بر آن واقع مىشود» نبايد از چيزهايى
باشد كه معامله بر سر آنها حرام است. مثلًا نمىتوان اعيان نجس «مانند شراب وخوك»
ويا كارها وبهره منديهاى حرام «مانند سازوآواز وقمار ومانند اينها» را مورد صلح
قرارداد.
اهليت طرفهاى مصالحه
10- طرفهاى مصالحه بايد از تمام شرايط عمومى اهليت مانند بلوغ، عقل،
قصد «عدم سفاهت»، اختيار، عدم حجر «ممنوعيت از تصرف در اموال خود» به دليل
ورشكستگى، «البته شرط اخير در صورتى است كه مصالحه يك مصالحه مالى باشد» بر خوردار
باشند.
فسخ قرارداد مصالحه
11- قرارداد صلح از جمله قراردادهاى لازمى است كه در صورت فراهم آمدن
تمام شرايط آن، هيچكس از طرفهاى مصالحه حق فسخ آن را مگر از راه اقاله
[1] ويا از راه خياراتى [2] كه مىتوان
از آنها در مصالحه سود جست، ندارند، پيش از اين اشاره كرديم كه نمىتوان از خيار
مجلس وخيار حيوان در مصالحه استفادهكرد، ودر امكان استفاده از خيار تأخير نيز
ترديد وجود دارد.
قرارداد صلح، قراردادى گسترده
12- قرارداد صلح يكى از پردامنهترين قراردادهاست بطوريكه برخى
اموركه در ديگر قراردادها ممنوع است در مصالحه جايز شمرده شده، مگر آنكه-