1- مسح پاها تا برآمدگى پا واجب است، و اوْلى اين است كه تا مفصل ساق
مسح شود، البته مسح مقدارى از پا كفايت مىكند، واحتياطى كه شايسته نيست ترك شود،
مسح با سهانگشت است وبهتر هم اين است كه با همه كف دست مسح شود، ومسح از بالا به
پايين يعنى ازبرآمدگى پا بهطرف انگشتنان هم جايز است ولى اوْلى اين است كه از
انگشتان به طرفبرآمدگى پا انجام شود.
جايز است كه هر دو پا را باهم مسح كند ولى از باب احتياط، نبايد پاى
چپ را قبلاز پاىراست، مسح نمايد، وبهتر اين است كه پاى راست را قبل از پاى چپ
مسح كند، وهمچنيناحتياط اقتضا مىكند كه پاى راست را با دست راست و پاى چپ را با
دست چپ، مسحنمايد.
2- برطرف كردن موانع از محل مسح واجب است ولى موى پا، مانع محسوب
نمىشود ومىتوان بر روى آن مسح كرد، هرچند انبوه هم باشد.
3- مسح بايد با رطوبت باقيمانده از وضو باشد. پس اگر دست خشك شده
باشد، ازرطوبت ساير اعضا استفاده كند وهيچ فرقى هم بين اعضاى ديگر نيست وحتى از
رطوبت موىرها شده هم مىتوان استفاده كرد.
4- خشك كردن پشت پا قبل از مسح كردن، واجب نيست حتى اگرترى آن بيشتر
ازرطوبت كف دست باشد، ولى احتياط اين است كه پشت پا خشك باشد.
5- مسح بر جوراب هرچند نازك باشد جايز نيست حتّى اگر رطوبت مسح به
پوست پاهم برسد.
6- اوْلى اين است كه با سطح درونى كف دست مسح شود، اگرچه اقوى اين
است كه با پشتدست نيز مسح كردن جايز است وواجب نيست كه دست را روى پا بكشد، بلكه
عكس آن همجايز است اگرچه خلاف احتياط مىباشد وهمچنين جايز است كه دست را روى پا
بگذاردمسح را، با حركت دادن يكى از آن دو، انجام دهد.
7- در صورت ضرورت همچون: تقيه، سرما، دشمن ومانند آن، مسح بر جوراب
وكفشومشابه آن جايز است وهمچنين گفتهاند در صورت اقتضاى ضرورت يا تقيه، مسح بر
عمامههم جايز است واحوط اين است كه در اين صورت، تيمم هم كند وهمچنين است اگر
وقتتنگ بوده وبراى برطرف كردن مانع كافى نباشد.
8- اگر از دشمن قوى وغالب تقيه مىكنى، مىتوانى به قدر توان و هر
طور كه بتوانى، وضوبگيرى، وواجب نيست براى اداى نماز تا آخر وقت انتظار بكشى، اما
در ساير موارد ضرورتهمچون سرما وگرما وخوف ضرر، بايد انتظار بكشى تا آن ضرورت رفع
شود، بلكه اگر بدونمشقّت، امكان داشته باشد براى رفع آن كوشش نمايى مثل اينكه آب
گرم بخرى يا محلّى را