نوعخون ريخته شده كه متّصل و ملحق به گوشت نباشد، از باب احتياط
اجتناب شود.
2- خون موجود در «علقه» (يا خون بسته) كه از منى تشكيلشده، نجس است
و همچنين نقطه خونى كه در تخم مرغ موجود است بنابر احتياط نجسمىباشد.
3- خون موجود در جنينى كه به تبع پاك بودن و ذبح شرعى شدن مادرش پاك
شده است، چنانچه اين خون ملحق به گوشت نباشد، طبق آنچه از ادلّه استفاده مىشود
نجس است.
4- اگر در خونى شك كنيم كه از قسم نجس است يا پاك، بنابر احتياط بايد
از آن اجتنابكرد، امّا اگر شك كرديم كه آيا خون است يا چيز ديگر، اجتناب از آن
واجب نيست.
5- زردابهاى كه از زخم خارج مىشود پاك است مگر اينكه بدانيم با خون
مخلوط است.
6- اگر اندكى خون در موقع جوشيدن غذا در آن بيفتد، طبق آنچه از ادلّه
استفاده مىشوداشكالى ندارد زيرا آتش خون را مىخورد و مستهلَك مىسازد اگرچه
اوْلى اين است كه بنابراحتياط از آن اجتناب شود.
6 و 7- سگ و خوك
سگ و خوك نجس است. البتّه اين حكم، سگ و خوك دريايى را شامل نمىشود
زيرا آنهااز همان نوع سگ و خوك معروف خشكى نيستند. و نيز ادلّه آنها را شامل
نمىگردد و آنها فقطدر اسم با سگ و خوك مشتركاند.
فروع مسأله:
1- همه اجزاى سگ و خوك نجس است و احتياط واجب اين است كه حتّى از موى
خوكبايد دورى شود.
2- اقوى اين است كه حيوانى كه از سگ يا خوك و حيوان ديگر زاده
مىشود، در نجاست، حكم سگ و خوك را دارد.
3- بهتر اين است كه از روباه، خرگوش، قورباغه، عقرب، موش و ساير
مسوخات [1] اجتنابشود هر چند اين حيوانات پاك مىباشد.
[1] مسخ به معناى مشوّه و زشت شدن خلقت است. در» مقاييس اللغة «)
ج 5، ص 323) آمده است: خداوند او را مسخ كرده استيعنى خلقت آن را از چهره زيبا به
صورت زشت و كريه تغيير داده است. به نظر مىرسد: برخى از حشرات مكروه نزد مردم
وبرخى از حيوانات در ميان عربها» مسوخ «ناميده مىشده ومردم به جهت ضرر و زيان
آنها، از آنها دورى مىكردند. علّامهمجلسى سى دسته از مسوخات را بر شمرده از
قبيل: فيل، خرس، خرگوش، عقرب، سوسمار، قورباغه، ميمون، خوك، سگ، مار، سوسك، زنبور،
خفّاش، موش، شپش، مارماهى و غيره. بحارالانوار، ج 62، ص 230، چاپدوّم