5- اگر در نجاست ادرار و مدفوع از جهت عدم شناخت منبع آن يا از جهت
ندانستنحرام گوشت بودن حيوان، شك كند، مرجع اصالت طهارت [1]
است. البتّه بنابر احتياط درصورت امكان، قبل از جريان اصل بايد تفحّص و جستجو صورت
بگيرد.
3- منى
روايات تأكيد دارد بر نجاست منى و اينكه نجاست آن شديدتر از نجاست
ادرار است. مراداز منى به حسب لغت [2] منى انسان
است امّا در مورد آب ساير حيوانات، فقها گفتهاند: منى هرحيوانى كه خون جهنده دارد
مثل گاو و شتر، پليد است و بهتر آن است كه از آن اجتناب شود.
امّا در مورد آب بارورى ساير حيوانات، دليلى بر نجاست آن وجود ندارد.
بايد به اين نكته اشاره شود كه غيراز ادرار و مدفوع و منى و خونهاى
سهگانه (حيضواستحاضه و نفاس) ساير آبهايى كه از آلت تناسلى خارج مىشود، پاك
مىباشد مانند «مذى» كه در هنگام شهوت و ملاعبه و «ودى» كه بعداز ادرار و «وذى» كه
بعداز منى خارج مىشود يا هر مايع ديگرى كه به خاطر بيمارى و غيرهخارج شود.
4- مردار و مرده
از جمله اعيان نجس، مرده حيوانات (مردار/ ميته) و مرده انسان است.
منظور از ميته يا مردار، آن حيوانى است كه به قضاى خود مرده و يا به غير روش مقرّر
شرعىذبح شده باشد.
اين مسأله فروعى دارد كه ذيلًا بيان مىشود:
1- مردار حيواناتى كه خون جهنده دارد (يعنى در هنگام قطع كردن عروق و
رگهاىآن، خون آن با فشار جهش مىكند) نجس است چه حلالگوشت باشد يا حرامگوشت.
امّا آن حيوانى كه خون جهنده ندارد مانند سوسك، مگس، ملخ، مورچه و مانند آن، مرده
آننجس نيست.
2- اعضايى كه از بدن حيوان، قبل يا بعداز مرگ آن جدا شده است، به حكم
مردارمىباشد مثل دنبههاى جدا شده گوسفند و اجزاى كوچك و ريز بدن كه در هنگام
كندن موىحيوان به آن
[1] اصالت طهارت يعنى اينكه از نظر شرع هر چيزى پاك است تا زمانى
كه نجاست آن ثابت شود، زيرا اصل در همه چيزها طهارتو پاك بودن است.
[2] گفتهاند: «منى» آب انسان است و «عيس» آب شتر، «يرون» آب اسب،
«زاجل» آب شترمرغ. ر. ك: فقه اللغه، ثعالبى، ص 186.