2- با فرارسيدن ماه دوازدهم از سال زكاتى، زكات واجب شده و استقرار
مىيابد، پس اگر در ماه دوازدهم برخى از شرايط منتفىشود، باز هم در وجوب زكات،
اشكالى وارد نمىشود.
3- امّا اگر قبلاز ماه دوازدهم، برخى از شرايط منتفى شود، زكات ساقط
مىشود مثل اينكه از حدّ نصاب كمتر شود يا از تصرّفدر آن منع گردد يا آن را با
دينارها و درهمهاى ديگر معاوضه ومبادله كند يا به خاطر استفادههاى ديگر آن را
ذوب نمايد، در همه اينموارد طبق نظر مشهور زكات ندارد.
چند مسأله:
اوّل- اگر به منظور فرار از زكات، دينارها يا درهمهاى خود را كه به
حدّ نصاب رسيده، قبلاز فرارسيدن ماه دوازدهم، با ديگرىمعاوضه كند يا ذوب نمايد،
احوط استحبابى اين است كه زكات آن را بدهد.
دوم- اگر سكّههاى طلا يا نقره رايج را بعداز داخل شدن ماه دوازدهم،
ذوب نمايد، وجوب زكات همچنان باقى است و بايدنصاب را طبق وزن آنها قبلاز ذوب كردن
محاسبه نمايد.
سوم- كسى كه به اندازه نصاب، طلا و نقره دارد و همچنان بدون اينكه كم
شود تا سال ديگر باقى بماند، واجب است زكات آن راتا زمانى كه از حدّ نصاب كم نشده
باشد، در هر سال بپردازد.
چهارم- در زيور آلات طلا و نقره و ظرفهاى طلائى و نقرهاى، هر مقدار
وزن هم داشته باشد، زكات واجب نمىشود.
زكات غلّات چهارگانه
شرايط وجوب:
1- زكات در غلّات چهارگانه (گندم، جو، خرما و كشمش) در صورتى واجب
است كه دو شرط ذيل فراهم باشد:
دوّم- مالكيّت؛ يعنى بايد قبلاز تعلّق زكات به محصول، اصل درختها يا
زراعت ملك
[1] خلاصه آنچه در روايات درباره نصاب فوق آمده چنين است: نصاب
غلّههاى فوق، پنج وسق است و هر وسق، 60 صاع و هر صاع، 9 رطل عراقى و هر رطل
عراقى، 130 درهم و هر دهدرهم مساوى هفت مثقال شرعى و هر مثقال شرعى معادل (75%)
مثقال صيرفى و هر مثقال صيرفى، مساوى 4/ 6 گرم است. طبق اين محاسبه، نصاب مساوى
است با 2700 رطلعراقى كه براساس اندازهاى فوق، 847 كيلو و 665 گرم مىباشد.