از مجرمان* چه چيز شما رإچخبه دوزخ وارد ساخت؟* مىگويند: مااز
نمازگزاران نبوديم* واطعام مستمند نمىكرديم* و پيوسته با اهل باطل همنشين وهمصدا
بوديم* و همواره روز جزا را انكار مىكرديم.»
حضرت صادق (ع) چنين نماز خواند
حماد بن عيسى روايت مىكند كه امام صادقعليه السلام روزى به من گفت:
اى حمّاد! آيا مىتوانى نيكو نماز بگزارى؟ گفتم: آقاى من! من كتاب حريز را درباره
نماز حفظ كردهام. فرمود: اشكال ندارد. برخيز نماز بگزار.
پس من در مقابل ايشان و رو به قبله ايستادم و نماز را آغاز كردم و
ركوع كردم وسجده كردم.
امامعليه السلام فرمود: اى حمّاد! نيكو نماز نمىگزارى. براى مرد چه
زشت است كه 60 يا 70 سال از عمر او سپرى شود امّا نتواند يكنماز را با شرايط و
حدود كامل آن بجا آورد؟
حمّاد مىگويد: در خودم احساس خوارى نمودم. پس گفتم: فدايت گردم،
نماز را به من بياموز.
امام صادقعليه السلام راست ورو به قبله ايستاد. همه دستانش را به
سوى رانهايش رها كرد، انگشتانش را بهم چسبانده بود، قدمهايشرا بهم نزديك ساخت تا
آنجا كه بين دو قدم ايشان، سه انگشت باز فاصله بود. همه انگشتان پاهايش را رو به
قبله قرار داد. پاهاىخود را از قبله منحرف نمىساخت. با خشوع و تذلّل و زارى نماز
را آغاز كرد. «اللَّهُ اكْبَر» گفت وسپس سوره حمد و قلهو اللَّه
احد را با ترتيل قرائت كرد، و بعد براى لحظهاى، به اندازهاى كه تنفّس كند، در
حال ايستاده درنگ كرد وسپس در حاليكههنوز ايستاده بود، «اللَّهُ
اكْبَر» گفت.
سپس به ركوع رفت و هر دو كفّ دستش را به صورت باز و گشوده، بر روى
زانوانش قرار داد، وزانوها را به سمت عقب، برگرداند، به گونهاى كه پشتش، راست و
هموار شد چنانكه اگر قطرهاى آب يا روغن، بر پشت آنحضرت ريخته مىشد، به
خاطرهموار بودن پشتش، ثابت بر سرجاى خود باقى مىماند. حضرت در حال ركوع، گردنش را
كشيد و چشمانش را فروبست وسپس سهبار وبه ترتيل سُبْحانَ رَبِّي الْعَظيمِ
وَبِحَمْدِهِ گفت. بعد راست ايستاد و چون به خوبى قرار يافت،
سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ گفت و سپس درحاليكه ايستاده بود،
تكبير گفت ودستانش را تا موازى صورتش بالا آورد.
سپس به سجده رفت و كفهاى دست خود را با انگشتان بهم چسبيده، بين هر
دو زانو و برابر صورت به زمين گذاشت و سه
بارسُبْحانَ رَبِّيَ الْأَعْلى وَبِحَمْدِهِ گفت وهيچ
عضوى از بدنش را