زنى است كه دوماه پشتسرهم در تاريخ معيّن حيض ببيند و شماره روزهاى
حيض او همدر هر ماه يك اندازه باشد مثل اينكه دوماه پشتسرهم از پنجم تا يازدهم
ماه خون ببيند.
مسائل مربوط به اين قسم از زنان بشرح ذيل است:
1- اگر دارنده عادت وقتيّه و عدديّه، در وقت عادت خود خون ببيند ولى
به اندازه شمارهروزهاى عادتش نباشد بلكه يا بيشتر يا كمتر از آن باشد و بعداز قطع
شدن خون، دوباره در غيروقت عادت خود، به تعداد روزهاى عادت خود خون ببيند، چنانچه
خون اوّل با مشخّصاتحيض بوده و پاكى واقع بين هر دو، ده روز يا بيشتر بوده باشد،
هر دوى آنها حيض است. امّااگر مدّت پاكى ده روز نباشد بلكه كمتر از آن باشد، عادت
وقتيّه بر غير آن مقدّم داشته مىشودمگر اينكه از راه نشانههاى ديگر به خلاف آن
يقين پيدا كند يعنى خون اوّل كه در وقت عادتبوده حيض حساب مىشود نه خون دوّم مگر
اينكه بر خلاف آن يقين حاصل شود.
2- اگر دارنده عادت وقتيّه و عدديه، به اندازه شماره روزهاى عادتش
خون ببيند ولى دروقت عادتش نباشد، چه قبلاز آن باشد يا بعداز آن، و در وقت عادتش
و به اندازه روزهاىعادتش هم خون ببيند بايد روزهاى عادت وقتيه وعدديه خود را حيض
قرار دهد و آن خونديگر را استحاضه، مگر اينكه از علايم ديگر بفهمد كه عادتش تغيير
يافته است مثل اينكهخون در روزهاى عادت، مشخّصات حيض را نداشته باشد ولى خون ديگر
واجد آن مشخّصاتباشد وحالت عمومى او هم در ايّام عادت، طبيعى باشد ولى در ايام
ديگر، حالات حائض راپيدا كندويا نشانههاى ديگرى كه دلالت كند عادت او تغيير يافته
است، دراين صورت طبق هميننشانهها بايد عمل كند و خون روزهاى عادت قبلى خود را
استحاضه قرار دهد.
در يك كلام اينكه: عادت هميشه يك نشانه شاخص براى متمايز نمودن خون
حيض ازديگر خونهاست، ولى گاهى هم نمىتواند در مقابل ساير نشانهها اگر همگى
برخلاف آنباشد، مقاومت كند.
3- در صورت تعارض وقت و عدد نزد دارنده عادت وقتيه و عدديه، وقت مقدّم
است. مثلاينكه در وقت عادتش، كمتر يا بيشتر از شماره روزهاى عادتش خون ببيند، سپس
در غيروقت عادتش بازهم خون ببيند ولى به اندازه شماره روزهاى عادت باشد، وقت مقدّم
شمردهمىشود و او بايد خونى را كه در وقت عادت خود ديده، حيض قرار دهد.
چند مسأله:
1- دارنده عادت وقتيّه چه عادت عدديّه هم داشته باشد يا نه، به صرف
ديدن خون دروقت عادت بايد عبادت را ترك كند و اگر به فاصله يك يا دو روز قبل يا
بعداز تاريخ عادت،