اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 408
/ ب
كلام ميرزا مهدى اصفهانى
جواب: و نيز ردّ شبههاى است كه فلاسفه دارند. فلاسفه معتقد به فيض
هستند و چون فيض يك حركت طبيعى است نه ارادى، بنابراين، مانند هر حركت طبيعى ديگر،
نبايد به آن علم پيدا شود. كارى است از روى جبر و بنابر اين علم و آگاهى در ميان
نيست.
مرحوم آقاميرزا مهدى اصفهانى رحمه الله مىگفتند: اين آيه ها براى
ردّ همين شبهههاى فيلسوفان نازل شده است!
در آنجا گفت: وَ هُوَ بِكُلّ خَلقٍ عَليمْ،
اينجا مىگويد: وهو الْخَلّاقُ الْعَليمْ، يعنى دائم در حالت خلقت است
و به آن چه هم خلق مىكند عالم و آگاه است.
انَّما امْرُهُ اذا ارادَ شَيئاً أن يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ
از اين كه امر او «كُنْ» هست، اراده هم هست، اگر «قول و گفتن» هست،
پس اراده هم هست. قول و بيان، هميشه نشانهاى از اراده و اراده كننده است.
خوب اگر مىخواهيد صفات خدا را ذكر كنيد، ذكر بكنيد؛ بگوييد: خلّاق
است، عليم است، امر مىكند، وامر او فقط يك واژه «كُنْ»
مىباشد امّا او را تقديس و تسبيح هم بكنيد، در بارهى او دچار توهّم و
خيالپردازى نشويد؛ يك وقت خيال نكنيد زبان دارد و «كُن» مىگويد، نه قولش
اينگونه نيست، فَسُبْحانَ الَّذى بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَىءٍ
بدانيد كه ملكوت هر چيزى يعنى روح، قدرت حقيقى و جوهر هر چيزى به دست اوست. ملكوت
از مُلْك گرفته شده ولى مبالغه در ملك است. يعنى به ملكيّت شمولى هرچيز احاطه
دارد.
وَ الَيْهِ تُرْجَعُونَ؛ وشما به سوى او باز
گرداننده مىشويد.
اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 408