اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 366
استفاده مىكنند كه صحيح نيست و باعث مىشود تا شنوندگان دچار شك و
شبهه شوند. به عبارت ديگر وقتى انسان نوشتهى مبالغهآميزى را مىخواند، مىگويد:
اين قسمت از سخن كه صحيح نيست؛ پس حتماً ساير سخنان او هم صحيح نمىباشد. بايد
مواظب بود كه حرفى كه بيان مىكنيم، دقيق باشد.
/ ب
پيامبرى كه «نذير عُريان» بود!/
در كتاب «تفسير امام حسن عسكرى عليه السلام» در تفسير آيهى
وَ جَادِلْهُم بالتّى هى أحسن؛[1] وبا آنها
به روشى كه نيكوتر است، استدلال ومناظره كن، چنين گفته
است كه اگر مطلب حقّى را بيان مىكنيد كه مطلب حق ديگرى را ثابت كنيد، جدال به
احسن كردهايد؛ يعنى وقتى مىخواهيد حرف درستى را بيان كنيد، با زبان نيك آن را
بگوييد. اما موارد ديگرى وجود دارد كه جدال به احسن نيست و شامل بيان نيك نمىشود؛
مثل آن جايى كه با يك سخن باطل، قصد داريد مطلبى درست و به حق را اثبات كنيد، يا
اينكه سخن حقى را انكار كنيد به اين فكر كه اگر آن را قبول كنيد، كار باطلى ثابت
خواهد شد.[2] مقصود از بيان اين نكات اين است كه اگر به دنبال
هدفى درست هستيم، ابزار و وسايلى كه ما رابه هدف خواهد رساند، هم بايد وسايل درست
و صحيحى باشند. نبايد براى رسيدن به هدف صحيح ازابزار نادرست و باطل استفاده كنيم؛
زيرا ابزار باطل ما را به راستى هدايت نمىكند.
وَ مَا علّمناهُ الشّعر و ما ينبغى له.
يعنى سزاوار پيغمبر صلى الله عليه و آله نيست كه او را شاعر بناميد؛
زيرا او پيغمبرى است كه در بارهى خودش گفته است: