اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 330
انسان را با يك حركت به قعر درّه بفرستد. وسوسههاى شيطان اين است؛
كه با يك حركت انسان را به جايى مىفرستد كه نبايد برود! و عقل ما هم نمىكشد؛ چون
ميليونها انسان در ميليونها سال، عقلهايشان را روى هم ريختند، فلاسفه، حكيمان،
عاقلترين انسانها، همهى علماى بشر، باهم نشستند، بحث كردند و در آخر هم به جايى
نرسيدند؛ در آخر بمب اتمى درست كردند كه در عرض يك شانزدهم ثانيه، دويست هزار نفر
را پودر مىكند و اثرى از آنها باقى نمىگذارد! هنوز هم اين كار را ادامه
مىدهند! با سلاحهايى كه براى نابودى بشر تهيّه كردهاند، مىتوان هفت، هشت بار
بشر را نيست و نابود كرد! يعنى هفت، هشت برابر بيش از نياز براى نابودى كلّ بشر،
سلاح تهيّه كردهاند! اين است عقل بشر و بهتراز اين هم نمىشود!
چراغ راه!
حال همهى بشر يك طرف، بنده هم يك نفر هستم كه- بالاخره- مىخواهم
نجات يابم؛ در اين راه تاريك و پرخطر كه پرتگاههاى مختلف هست، چه كار بايد بكنم؟
خدايا چه كار كنم؟ خدا مىگويد: «يك راه دارى؟
بايد به آن عهدى كه بين من و تو بود عمل كنى. اگر تو، به عهد عمل
كنى، من به تو يك چراغ مىدهم كه وقتى از اين چراغ استفاده كردى، پرتگاهها را
مشخّص مىكنى كه اين طرف يا آن طرف نيفتى، آن عهد چيست؟ آن عهد اين است كه
لَا تَعبُدوا الشَّيطَانَ؛
شيطان را نپرستيد؛ بايد مظاهر و مصاديق شيطان را عبادت نكنى.
نفس انسان كه همواره به او به بدى دستور مىدهد، شيطان است؛ «جِبْت»،
شيطان است؛ «طاغوت» مجسّمهى شيطان و آشكارترين نماد بيرونى شيطان است.
و ديگر اينكه «اعْبُدُونى»:
مرا پرستش كنيد؛ بخش دوم آن عهد عبادت
اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 330