اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 322
شيطان ندارند، گفتههاى او را قبول كرده، در مقابلش سر تعظيم فرود
مىآورند. در آيات قرآن به اين مطلب اشاره دارد كه شيطان بر كسانى مسلّط مىشود كه
آنها شيطان را دوست دارند و در اين باره واژهى «مَن
تولّاه»[1] آمده است؛ يعنى كسانى شيطان را به عنوان رهبر
قبول كرده و به ولايتش گردن نهادهاند. در مقابل اين گروه كسانى هستند كه ولايت
خدا را پذيرفتهاند و به نداهاى شيطانى درون دل خويش گوش نمىدهند. پس مواظب شيطان
درونى و نداهاى او براى فريب انسانها باشيم؛ زيرا او از هر راهى كه بتواند، قصد
فريب انسان را دارد؛ حتى برخى چيزهاى خوب به انسان مىگويد تا در نهايت او را به
گمراهى بكشاند.
/ ب
ناشناسى كه شيخ جعفر را براى نماز شب بيدار مىكرد!
در يكى از روستاها فردى به نام شيخ جعفر زندگى مىكرد كه انسانى
متديّن و اهل عبادت بود. شيخ به همراه زنش به تنهايى در خانهاى كوچك به سر مىبرد
و بيشتر اوقات به عبادت و نيايش با خدا مشغول بود و طبق عادت خودْ هر شب براى
انجام نماز شب از خواب بيدار مىشد. يكى از شبها متوجه شد كه كسى او را صدا زده و
مىگويد:
«شيخ جعفر! بلند شو و نماز بخوان! نماز امشبَت دير شده!» شيخ جعفر
آن صدا را شنيد؛ ولى كسى را در اتاق نديد. شب بعد هم شيخ جعفر با همان صدا از خواب
بيدار شد و نماز شب را به جا آورد. مدتى به اين صورت گذشت و هر شب صدايى شيخ جعفر
را از خواب بيدار مىكرد. بعد از چند هفته متوجه شد كسى او را صدا مىزند. از خواب
بيدار شد و شخصى را در مقابل خود ديد. پرسيد: