اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 233
و كيسهكش حمّام، كيسه را مىكشيد و چركها را از پشت آقا مىكِشيد و
مىآورْد روى سينهى آقا مىريخت تا نشان دهد كه چقدر خوب كيسه مىكِشد! در همان
حال از آقا سؤال كرد:
«بفرماييد ريا چيست.» آقاى آخوندى فرمودند:
«آقا جان! ريا همين است كه چركِ پشت مرا مىآورى جلوى چشم من
مىريزى تا بگويى: اين منمها!»
ميلها همچون سگان خفتهاند
اندر ايشان خير و شر بنهفتهاند
چون كه قدرت نيست خفتند اين رده
همچو هيزم پارهها وتن زده
تا كه مردارى درآيد درميان
نفخ صور حرص كوبت برسگان
چون در آن كوچه خرى مُردار شد
صد سگ خفته بدان بيدار شد
صد چنين سگ اندر اين تن خفته است
چون شكارى نيستشان بنهفته است
مباد به هنگام روى آوردن تمايلات نفسانى و خواهشهاى درونى، خدا و
تكاليف الهى ناديده گرفته شود و تمام اعمال خوب از بين برود. تمايلات نفسانى و
خواهشهاى درونى، نبايد روشنگرى عقل را از بين ببرد: عقل مغلوبْ و هوا غالب شود.
ما بايد با الگو قرار دادن امامان معصوم عليهم السلام جنبهى عقلانيّت را در خود
تقويت كنيم؛ تا به آنها كه در اوج عقلانيّت و در كمال انسانيّت هستند، نزديك و
نزديكتر شويم.
حديث بسيار زبيايى در بارهى امام حسن مجتبى عليه السلام-/ و به يك
معنا در خصوص تمام امامان همام ما كه همه از يك نور هستند، وجود دارد-/ كه
مىفرمايد: