اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 200
مىافتد و به آن دانهاى كه تازه نهال آن از خاك سربرآورده علم دارد.
اين مهم است و مسأله اين است. اين طور نباشد كه يك مطلب كلّى گفته شود. آيهاى را
بخوانيم و از كنارش به سادگى عبور كنيم.
/ ب
عبور دو كهكشان از ميان يكديگر!/
گاهى اتّفاق مىافتد كه دو كهكشان كه هر كدام داراى پانصد ميليون
خورشيد-/ و هر خورشيدِ آن داراى هزاران هزار تابع است-/ از داخل هم عبور مىكنند؛
مانند دو گلّه كه داخل هم بروند! ولى نه خورشيدى به خورشيدى و نه حتّى يك ماه به
ماه ديگر برخورد نمىكند. بعد هم كه اينها از ميان همديگر عبور كردند، اين با
منظومهى خودش مىرود و آن هم با منظومهى خودش! چه نظمى در جهان حاكم است؟ آيا
اينها بىخود و بىجهت و از سر تصادف است؟ نه! اينها نشانههايى است از قدرت،
جبّاريت و حكمت خداوند تعالى شأنُه.
خورشيد در چارچوب نظم خداوندى مسيَّر است، مگر خورشيد مىتواند
بگويد:
«امروز طلوع نمىكنم! امروز استراحت! امروز تعطيل و خاموش باشيم!»
اينگونه نيست. تعطيل يا فعّال بودنِ خورشيد در اختيار او نيست.
بله! اين بشر است كه امانتِ اختيار را قبول كرده و امكان تخطّى برايش
فراهم گرديده است. و اين اختيار، نعمت بزرگى است كه به انسان عطا شده؛ ولى افسوس
كه آدمى بسيار ظالم و جاهل است و شكرانهى اين نعمت بزرگ را كه مىتواند او را به
قُرب خدا برساند، به جا نمىآورد. بشر در اين آزادى، خودش را گم كرده و
«انَا رَبَّكُمُ الأَعلى»[1] مىگويد.
فرعون كارش به آنجا رسيد كه گفت: