اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 155
مىشد؛ در حالى كه هلاكت قومى كه در سورهى ياسين داستانشان آمده است
و نيز اقوامى چون عاد و ثمود، لوط و اصحابالأيكه ثابت مىكند كه خداوند
«اشَدُّ الْمُعاقِبين فى مَوضِعِ النَّكالِ وَ النَّقِمَة»[1] است!
حتّى هر كس در زندگى شخصى خود، به عذابها، محروميت ها، سختىها،
دردها، رنجها و عقب ماندگىهايى دچار مىشود كه گرچه اسباب مادّى و عادّى
سببسازِ آن بوده است؛ ولى/ بمىتوان دست ناپيداى الهى و چوب بىصداى او را در
آنها رديابى كرد./
خداْ منتقم و جبّار، مُعذّب و مُهلِك است. البتّه او ارحمالرّاحمين،
ودود، غفّار، رحمن و رحيم هم هست. حتّى معروف است كه رحمت او هم بيش از غضبش است و
رحمتش بر غضبش سبقت گرفته است؛ ولى اين گونه هم نيست كه مجاز باشيم دچار خيال خام
شويم و اميدوارى بىقيد و شرط پيدا كنيم و همين اميد واهى باعث شود نسبت به گناهان
جرأت پيدا كنيم.
زمين مرده براى آنها آيتى است: ماآن را زنده كرديم ودانههاى
(غذايى) از آن خارج ساختيم كه از آن مىخورند.
درك اين حقيقت براى بشر هميشه مشكل بوده است كه خداوند چگونه
انسانهايى را كه مرده و پوسيده شدهاند، دوباره زنده مىكند؟ اين ابهام را هر كسى
حتّى اگر به روى خود نياورَد، در عمق وجدانش احساس مىكند. حتّى
[1] -/ از دعاى افتتاح است. كلّ جمله از اين قرار است: