responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 140

كه وقتى دعا مى‌كنيم، به دنبالش اجابت هم حتماً خواهد بود.

/ ب‌بعد از خواندن نمازهاى يوميّه هم بايد خيلى جدّى و با حالتى كه انگار سپرده‌اى را به بانك داده‌ايم و در حساب جارى‌مان وجهى ريخته‌ايم، به خدا بگوييم:

«خُب. اين هم از اين! خدايا! اسم حورالعين‌ها را كه در حسابمان نوشتى!»/

/ ب‌گاه در ماه رمضان و در قالب دعاى تكرار شونده‌اى مى‌خوانيم:

وِ بَكَأسٍ مِنْ مَعينٍ مِنْ عَيْنٍ سَلْسَبيلٍ فاسْقِنا وَ مِنَ الْحُورِ الْعينِ بِرَحْمَتِكَ فَزَوِّجْنا وَ مِنَ الْوِلْدانِ الُمخَلَّدينَ كَانَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ فَاخْدِمْنا وَ مِنْ ثِمارِ الْجَنَّةِ وَ لُحُومِ الطَّيْرِ فَاطْعِمْنا وِ مِنْ ثِيابِ السُّنْدُسِ وَ الْحَريرِ وَ الاسْتَبْرَقِ فَالْبِسْنا! [1]

امّا شايد حتى به الفاظ هم توجّه نداشته باشيم و اگر هم التفات داشته باشيم، گفتار و دعايمان را علّتِ تحقّق آن آرزوهاى بهشتى نمى‌پنداريم./ اين صحيح نيست. مؤمنِ معتقد به غيب، بايد در اين اعتقاد جدّى باشد. باور كنيم كه:

بايد اين باور با وجودمان عجين شود. اگر چنين باشد، استجابت دعا در يك قدمى است. به يك داستان كه اوج باور قلبى در آن به نمايش گذاشته شده است، توجّه كنيد:

خواستگارى امام زين‌العابدين عليه السلام!

روزى حضرت زين العابدين، على‌بن الحسين عليه السلام لباس‌هاى نو پوشيدند و خود را معطّر كردند و در خيابان‌هاى مدينه حركت مى‌كردند. كسى خدمت حضرت رسيد و گفت:

«كجا با اين وضع؟» حضرت گفتند:


[1] -/ مستدرك الوسائل، ج 5، ص 80.

اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 140
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست