اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 129
من از عبارت «من دونِه» اين مطلب را در مىيابم كه اگر نخواهيم از
راه صحيح به خدا برسيم و اولويّتمان خدا باشد، اگر راه اشتباه باشد، عبادتِ طاغوت
و كفر و شرك است.
«آلِهه» را براى خود برگزيدن حرام است؛ چه (منْ دون اللَّه) باشد و
چه «مِن غيرِ دون اللَّه»! بنابر اين قيد «من دونه» براى اين است كه تأكيد شود كه
بايد از راه صحيح و آنگونه كه خود خدا فرموده، به خدا رسيد.
تشيّع يعنى خداپرستى
تمام سخن انبيا در همين كلمهى «پيروى از خدا» خلاصه مىشود. و اگر
در تاريخ، تشيّعى باشد، ريشه در همين كلمه دارد. در تشيّع، بحث در زيد و عمرو
نبوده، بلكه بحث اساسى تشيّع، خداپرستى بوده است. وجه علاقه و تعلّق خاطر ما به
مولى علىابن ابيطالب عليه السلام براى اين است كه خداوند او را به ولايت برگزيده
است و اگر ديگرى را انتخاب كرده بود، او را قبول مىكرديم.
مهمّ، خداپرستى است. حقيقت و روح تشيّع اين است.
عبارت «مِنْ دونه» به تنهايى يا همراه با كلمهى «اولياء» بيش از ده
بار در قرآن بكار رفته است.
«مِنْ دونه» در قرآن يعنى: (بدون اجازهى خدا). با اين وصف اين آيه
از سورهى (يس) كه مىگويد: ءَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً.
به اين معناست كه: آيا بدون اجازهى خداوند، خدايگانى را بپرستيم؟
/ بجالب توجّه اينجاست كه فرعون كه ادعاى خداوندى كرده بود، حتّى به
اين بخش از اختيار خداوندى هم (كه بىاذن او نمىتوان آلههاى را پرستيد) ناخنك زد
و به ساحرانِ ايمانآورده به موسى عليه السلام گفت: